Saturday 22 May 2010

حميد وحيدی: عرفان‌های كاذب، هدف غايی را رسيدن به آرامش قرار داده‌اند

به گزارش شيعه آنلاين، به باور حميد وحيدی عرفان‌های كاذب، هدف غايی را رسيدن به آرامش قرار داده‌اند در صورتی كه در عرفان دينی هدف رسيدن به خدا، و آرامش يكی از ثمرات اين وصول است.(حجة‌الاسلام) حميد وحيدی، پژوهشگر و محقق دينی، در گفتگو با ايكنا درباره دلايل جذب مردم به عرفان‌های كاذب، گفت: دنيا در صد ساله اخير به دليل پيشرفت علم و تكنولوژی به سمت مادی‌گرايی سوق پيدا كرد وليكن كم كم به بن بست رسيدند و هم اكنون مردم اشتياق زيادی به مسائل متافيزيك و ماوراء جهان ماده دارند چرا كه بشريت متوجه شده كه نيازهايی فوق مادی دارد كه به اين نيازها در كارخانه‌ها و محصولات جديد و تنوع در بازار و تكنولوژی پاسخ داده نمی‌شود لذا با اشتياق زيادی به دنبال چيزی است كه بتواند روحش را اقناع كند و جوابگوی نيازهای روحی‌اش باشد برای همين اشتياق زيادی به مسائل عرفانی پيدا كرده است.
وی افزود: وقتی تقاضای مسأله‌ای در جامعه بالا برود به هر حال دشمنان دين و سودجويانی كه تا ديروز با تبليغ ماديات و مباحث مربوط به زندگی مادی به دنبال منافع خودشان بودند با توجه اقبال و اشتياق زياد مردم به سوی معنويات، روش خود را تغيير می‌دهند و برای رفع نيازهای فوق مادی بشر و نيازهای روحی‌اش عرفان‌های كاذب را آماده كرده‌اند كه نتيجه آن دور كردن بشر از خواسته‌های واقعی‌اش است.
وی تصريح كرد: ما مطمئنيم چون عرفان‌های كاذب نمی‌توانند جوابگوی نيازهای واقعی بشر باشند در آينده نه چندان دور، ضعف اين عرفان‌ها مشخص می‌شود و آن‌وقت زمان آن می‌رسد كه ما عرفان ناب دينی را آماده در اختيار داشته باشيم و به بشريت عرضه كنيم و مطمئنا دنيا نيز استقبال خوبی از آن خواهد كرد.
وحيدی تأكيد كرد: دليل اينكه عرفان‌های كاذب امروزه بالخصوص در محيط‌های دانشجويی و در بين دانشجوی بيشتر مطرح می‌شود اين است كه اگر بتوانند قشر تحصيل كرده دانشگاه را همراه خودشان بكنند يقيناً موفقيت بيشتری را خواهند داشت البته دليل اين‌كه مبلغين عرفان‌های كاذب، فضايی را پيدا كرده‌اند كه يك جولانی داشته باشند و خودی نشان دهند اين است كه عرفای اسلامی تا حدی در معرفی عرفان ناب دينی كوتاهی كرده‌اند.
وی افزود: عرفای واقعی اسلامی در عرصه تبليغات عرفان دينی بالاخص در ميان جوانان ضعيف، كار كرده‌اند و لذا جوانان به سمت اين عرفان‌های كاذب كشيده شده‌اند و بايد گفت كه خود اين عرفان‌ها حقيقتی ندارد، موفقيتی در آن نيست اگر هم پيروزی ظاهری‌ای نصيبشان شود اين پيروزی به خاطر خلأكاری مذهبی‌هاست كه در اين زمينه كم كاری داشته‌ا‌يم و در نتيجه آن‌ها توانسته‌اند از اين عدم حضور در صحنه و فرصتی كه پيش آمده استفاده بكنند و عرفان كاذب را به جوانان عزيز ما بالاخص دانشگاهی‌ها، تحميل بكنند و بنده در به كار بردن كلمه تحميل تعمد دارم چون افراد اگر بفهمند در باطن و پشت پرده اين عرفان‌ها چه می‌گذرد چنين عرفانی را نمی‌پذيرند. لذا اين‌ها تحميلی است و مورد انتخاب نيست.
وی در معرفی بهتر اين عرفان‌ها ضمن اشاره به مهم‌ترين اشكالات وارده به عرفان‌های كاذب، گفت: اين عرفان‌ها هيچ كدام به دنبال خدا نيستند و آن‌چه كه جای خدا را گرفته آرامش است اين‌ها می‌خواهند برای انسان‌ها آرامش بياورند و اسم اين كار را عرفان گذاشته‌اند در صورتی ‌كه عرفان در فرهنگ دينی به معنای وصول و رسيدن به خدا و فنای خدای تبارك و تعالی و خدايی شدن و متخلق به اخلاق الهی شدن است.
وی در تعريف عارف اظهار كرد: عارف بايد مظهر صفات و اسماء الهی و مظهر جلال و جمال خدا باشد، وجودش خداگونه باشد، او را كه می‌بينند به ياد خدا بيفتند و مسلماً يكی از چيزهايی هم كه نصيبش می‌شود آرامش است چون كسی كه در خدا غرق شده و توجه او به خداست قطعا در زندگی‌اش آرامش دارد و هيچ چيز نمی‌تواند روح او را به تلاطم بياورد اين تعريف يك عارف واقعی دين است.
وی درباره تفاوت هدف عرفان دينی و كاذب گفت: در عرفان دينی، عارف چون به خدا می‌رسد به آرامش هم می‌رسد ولی در عرفان‌های كاذب آمده‌اند جايزه‌های اين مسير كه از نظر عرفان دينی رسيدن به آرامش است را هدف قرار داده‌اند و فقط رسيدن به آرامش هدف شده است و در تبليغاتشان هم اين را می‌گويند كه با روش‌هايی كه ما داريم و كارهايی كه ما می‌كنيم می‌توانيد به آرامش برسيد درحالی كه ما قرار بوده به خدا برسيم نه آرامش، آرامش خالی خودش از اسباب اين دنياست و ربطی به خداوند و توحيد و جنبه ربوبی حضرت حق ندارد.
اين عالم شيعه افزود: در اين عرفان‌ها يك سری تمرين‌ها و تكنيك‌هايی برای آرامش ارائه می‌شود كه ما منكر اين نيستيم با يوگا و تمرين‌های ذهنی و رياضت‌هايی كه افراد می‌كشند می‌توانند تمركز و آرامشی پيدا می‌كنند ولی اشكال ما به آن‌ها اين است كه می‌گوييم چرا اسمش را عرفان می‌گذاريد؟ بايد حيطه عرفان با حيطه و مرز تكنيك‌های آرامش بخش مشخص باشد.
وی در توضيح اشكال وارد ديگر به عرفان‌های كاذب گفت: معمولا وقتی افراد وارد اين عرفان‌ها می‌شوند از حضور جدی در جامعه كناره می‌گيرند و ما در اين عرفان‌ها شاهد انزواطلبی مفرطی هستيم طرفداران اين عرفان‌ها حضور جدی در جامعه ندارند و مفيد برای افراد نيستند در حالی كه در عرفان اسلامی يك عارف بايد حضور جدی در جامعه داشته باشد و در رفع مشكلات مردم واصلاح و ترقی جامعه ايفای نقش كند. در اين عرفان‌ها غالباً شاهد فردگرايی هستيم و اگر اهل جمع هم باشند منحصر در همان جمع خودشان هستند و در جامعه حضور جدی ندارند
منبع: شیعه آنلاین

No comments:

Post a Comment