Wednesday 13 May 2009

راه را بر بدعت و انحراف در تشیع امامیه ببندیم



اختصاصی اینسایدآف ایران/در داخل ایران


الف - پیدایش اسلام های منحرف
وَ لا تَكُونُوا كالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَات وَ أُولَئك لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ


و مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند و اختلاف كردند، پس از آنكه نشانه هاى روشن پروردگار به آنان رسيد! و آنها عذاب عظيمى دارند


اين آيه مسلمانان را از اينكه همانند اقوام پيشين ، همچون يهود و نصارى ، راه تفرقه و اختلاف را پيش ‍گيرند و عذاب عظيم براى خود بخرند برحذر مى دارد، و در حقيقت آنها را به مطالعه تاريخ پيشينيان ، و سرنوشت دردناك آنها پس از اختلاف و تفرقه دعوت مى كند


اصرار و تاءكيد قرآن مجيد در اين آيات ، درباره اجتناب از تفرقه و نفاق ، اشاره به اين است كه اين حادثه در آينده در اجتماع آنها وقوع خواهد يافت زيرا هر كجا قرآن در ترساندن از چيزى زياد اصرار نموده اشاره به وقوع و پيدايش آن مى باشد. و طبق آنچه قرآن مجيد اشاره كرده و پيغمبر اكرم ص نيز خبر داده بود مسلمانان بعد از وفات او از طريق مستقيم كه يك راه بيش نبود منحرف شدند در عقايد مذهبى و حتى در خود دين پراكنده گشتند و به تكفير يكديگر پرداختند، تا آنجا كه در ميان آنان گاه شمشير، و گاه سب و لعن حكومت مى كرد، كار بجائى كشيد كه بعضى از مسلمانان جان و مال همديگر را حلال مى دانستند و حتى بقدرى ميان مسلمانان عداوت و دشمنى ايجاد شده بود كه بعضى حاضر مى شدند به كفار بپيوندند و با برادران دينى خود جنگ كنند! بدين ترتيب اتحاد و وحدت كه رمز موفقيت مسلمانان پيشين بود به نفاق و اختلاف مبدل گشت ، در نتيجه زندگى سعادتمندانه آنان به يك زندگى شقاوت بار تبديل شد، و عظمت ديرين خود را از دست دادند


اما عذاب آخرت آن چنان كه خدا در قرآن بيان كرده است فوق العاده از اين عذاب هم شديدتر خواهد بود و در انتظار تفرقه اندازان و اختلاف گرايان است


لذا در پايان آيه مى فرمايد كسانى كه با بودن ادله روشن در دين چنان اختلاف كنند به عذاب عظيم و دردناكى گرفتار مى گردند


پیامبر اکرم(ص)نیز فرمودند: ستفترق على امتى ثلاثه وسبعين فرقه اثنان وسبعون فى النار وواحـدة نـاجیه ( اّمت من به 73 فرقه تقسیم خواهند شد که از میان آن‏ها فقط یک فرقه نجات مییابد
برخی معتقدند: این عدد، آمار دقیق و واقعی را نشان نمیدهد و کنایه از کثرت تفرّق است و تردید نیست که این 73 فرقه در مدّت طولانی پدید خواهد آمد، نه در همان سال وفات پیامبر
در اين جا بايد توجه داشت كه رستگاري تنها يك فرقه درميان ديگر فرقه ها, امر عجيب و غريبي نيست ; زيرا راه حق و صراط مستقيم الهي كه پيامبر اكرم(ص) بدان دعوت فرموده است يكي بيش نيست. پس اگر اختلاف و دگرگوني و چند دستگي پديد آيد, ناشي از بدعت و وارد كردن تعاليم غير ديني در دين است و گريز از بخشي از آموزه هاي

ديني است


اكنون اين سؤال پديد مي آيد كه راه شناخت فرقه ناجيه چيست و آنان چه كساني اند؟ عقل و منطق حكم مي كند كه بهترين راه شناخت رستگاران , سخن و تعاليم خود پيامبر است كه از افتراق امت و نجات و فلاح تنها يك گروه از ميان همه گروه ها خبر داده است


زمان پیامبر، اگر در فهم آیه‏ای از قرآن اختلاف پیش میآمد، پیش پیامبر میرفتند و حضرت، حق را برای آنان بیان میکرد؛ ولی پس از وفات او این گونه نبود. رسول خدا(ص) برای پس از وفات خودش چاره اندیشی کرده بود و فرمود: «من از میان شما میروم و دو چیز گران‏بها، قرآن و عترت و اهل بیتم را میان شما میگذارم. اگر به این دو تمسّک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد»؛ امّا بعد از وفات حضرت، اهل بیت(علیهم السلام) یعنی مفسّران واقعی قرآن و حامل علوم پیامبر از جامعه اسلامی کنار گذاشته، و مسلمانان به اختلاف و گمراهی دچار شدند. با توجه به روايات رسيده از پيامبر(ص ) متوجه مي شويم كه راه رستگاري پيروي از قرآن و اهل بيت(ع) است; زيرا قرآن كتاب معصوم و خطاناپذير الهي است. قطعا چنين كتابي مفسر و مجري معصوم مي طلبد و آن همان عترت پيامبر(ص) است; زيرا پيامبر(ص) در حج الوداع و در آخرين وصيت فرمودند: «.. اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي ما ان تمسكتم بها لن تضلوا بعدي ابدا و انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض فانظروا كيف تخلفوني فيهما…; من دو چيز گران بها در ميان شما مي گذارم : كتاب خدا و عترت و اهل بيت خويش . تا زماني كه به آن دو چنگ زنيد پس از من هرگز گمراه نخواهيد شد. آن دو از يكديگر جدايي پذير نيستند تا آن كه در حوض (كوثر) بر من وارد آيند. پس بنگريد كه پس از من با آن دو چه مي كنيدبا این وجود اختلاف بین مسلمانان و فرقه فرقه شدن آنان، علل و عوامل متعدّدی دارد که برخی از آنها قدیمی است و برخی جدید و بدیع و امروزی است . به برخی از آن‏ها اشاره میکنیم


الف -اول :1
جریان سقیفه بنی ساعده و نزاع درباره جانشینی پیامبر(ص
هنگام رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) گروهی از مهاجران و انصار در محلّی به نام سقیفه جمع شدند، و بی توجّه به آن چه رسول خدا(ص) درباره خلافت فرموده بود، در صدد تعیین جانشین برای حضرت برآمدند. انصار تصمیم داشتند سعد بن عباده را نامزد این امر کنند؛ ولی با سخنرانی تأثیر گذار ابوبکر و حمایت عمر بن خطاب و ابو عبیده جراح، ابوبکر به صورت جانشین معیّن شد و زمینه‏ای برای بیان حقّ اهل بیت(علیهم السلام) فراهم نیامد. از آن پس، مسلمانان دو گروه شدند: گروه حاکم و پیرو حکومت معتقد شدند که رسول خدا(ص) جانشینی تعیین نکرد و این امر را به مسلمانان وا گذاشت. گروه پیرو اهل بیت(علیهم السلام) معتقد شدند که خلافت به تعیین رسول خدا(ص) حقّ علی بن ابیطالب(ع) بوده است. بدین‏سان ابوبکر، عمر و عثمان مدّت 25 سال خلافت کردند و پس از ایشان، علی(ع) نیز کم‏تر از پنج سال به حکومت رسید. در همین مدّت، کشته شدن عثمان به دست مسلمانان و نیز جنگ جمل، صفین و نهروان عامل اختلافات تازه‏تر شد و گروه خوارج، و زمانی بعد، فرقه مرجئه پدید آمد. باید توجّه داشت که هر یک از این گرایش‏ها، به دنبال خود، مبانی و اندیشه‏هایی را در اصول دین و خدا و معاد و انسان داشتند
به دنبال این تشتّت آرا که پای عمل پیش کشیده شد، مسأله اراده و اختیار انسان مطرح شد و گروه‏های قدری، معتزله و اشاعره و… تولّد یافتند

:2
منع نقل و نوشتن احادیث پیامبر پس از وفات حضرت (تا حدود یک قرن)؛
که باعث به فراموشی سپرده شدن سخنان پیامبر، پدید آمدن زمینه جعل احادیث دروغ، اضطراب و تشتّت در احکام و

پدید آمدن مکتب‏های فقهی گوناگون بین مسلمانان شد

:3
گسترش کشور اسلامی و مبادلات فرهنگی میان تمدّن‏های مختلف(ایران، روم و…) باعث شد تا عقاید رومیها، ایرانیها، مسیحیها، یهودیان و… در مسلمانان تأثیر
گذارد و اساطیر و عقاید باطل آنان وارد افکار مسلمانان شود
:4
تکبّر، تعصّب، ریاست‏طلبی، سودجویی، کینه و نفاق برخی افراد سرشناس اسلامی؛
:5
فهم‏ها و تفسیرهای گوناگون از قرآن، به ویژه فهم‏های نادرست از متشابهات
/الف – دوم
میان شیعیان یعنی طرفداران اهل بیت نیز شعبه‏هایی پدید آمد که گروهی به امامت زید بن علی بن الحسین معتقد شدند و پس از او یحیی و هر کس از علویانی که با شمشیر قیام کند. گروهی سلسله امامت را در امام صادق(ع)، و سپس اسماعیل قرار دادند و به غیبت اسماعیل معتقد شدند که اسماعیلیّه نام گرفتند. گروهی امامت را پس از امام صادق(ع) از آن محمد افتح دانسته که فتحیه نام گرفتند و گروهی نام امام هفتم یعنی موسی بن جعفر را پذیرفته؛ و سپس توّقف کردند و واقفه نام گرفتند و گروهی امامان را هم چنان دوازده نفر میدانند که اکثرّیت قاطع شیعه را تشکیل دادند. فرقه‏هایی نیز میان مسلمانان از نظر تقسیمات عرفانی و تصوّف، ظهور کرد و همچنین شیخیه وبابیه نیز با تاثیرپذیری ازمشرب فکری اسماعیلیه،تصوف، واخباریها درقرون اخیر بوجود آمدند

ب – ضلالت و انحراف در تشیع – حجتیه
اما مهمترین نوع شبه مکتبی که در سالهای اخیر و متاسفانه در ایران پیدا شده شبه اسلامی است که خود را شیعه امامیه میخواند اما با بدعت به اختراع یک ایدئولوژی غیر عقلانی و خرافی دست زده که در آن مهدویت گرایی بدلی و قلابی تبدیل به چماقی برای افناء و امحاء تشیع علوی امامیه اثنا عشریه شده است. نخستین نطفه های این شبه تشیع خرافی و پوشالی در دوران حکومت محمدرضاپهلوی زیر نام انجمن حجتیه بسته شد و در سالهای اول بعد از انقلاب در ایران وسیعاً تبلیغ شد تا زمانی که در تقابل آشکار با نظریه ولایت فقیه قرار گرفت و توسط خود آیت الله امام خمینی افشاء شد و حاشیه پناه جست. اگرچه بنیانگذار انقلاب “اسلامی” در ایران با قاطعیت برعلیه این شبه تشیع پوشالی موضعگیری کرد، و پیروان این مکتب خرافی و منحرف و باطل به انحلال تشکیلات خود اعلامیه دادند، اما طرز تفکر و ایدئولوژی ضلالت آمیزشان به طور خزنده در جامعه و در حوزه های علمیه انتشار یافت و امروزه میرود تا خطری بسیار تهدید کننده برعلیه تشیع علوی و حقیقی گردد. نقطه ضعف این دیدگاه در آن است که بنیانگذاران این شبه مکتب تقلبی، دوران انتظار را، درست بر خلاف مفهوم معهود نزد شیعیان اثنا عشری تعبیر میکنند و بدعتگذاریشان در همین جاست

در این شبه اسلام انحرافی و کاذب چنین تصوری دامن زده میشود که امام زمان ، منتظر ظهور نشسته و برای ظهور خود روز شماری میکند. مردم روی زمین بخصوص مسلمانان بخصوص شیعیان باید حزبی و تشکیلاتی درست بکنند و اتوبان و جاده ای بکشند و آن را با فرش قرمز مفروش نمایند تا دوره انتظار به پایان برسد و امام علیه السلام ظهور فرماید

توضیح این که اساس در تشیع بر آن است که جهان و جهانیان در عصر غیبت امام به سر میبرند نه عصر غیبت امامت! و از جانب دیگر مردم و تشنگان عدالت برای ظهور ناجی عالم بشریت و امام زمان روز شماری میکنند، ولی خود امام برای ظهور خود درحال لحظه شماری و نگاه کردن به کرونومتر نیست! به شرح دیگر آن که خود امام زمان هم از تاریخ ظهور خویش بی اطلاع است و این امر فقط در گرو مشیت خداوند است. این فرضیه که امام زمان منتظر نشسته که دسته هایی امثال حزب پادگانی زمینهء یک حکومت جهانی را برای ایشان فراهم سازند و کرسی و تخت بگذارند تا ایشان ظهور فرماید و روی آن جلوس کند، فرضی مطلقاً باطل و انحرافی است. کاربرد احزاب و دستجات پادگانی برای به کرسی نشاندن دارودسته دجال و استقرار دادن به ضحاک میتواند بیفایده نباشد، اما این کارها به درد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نمیخورد

به این ترتیب همایشها و سمینارهایی که در جهت انحراف تشیع راستین و انحراف اسلام خالص به نام مهدویت گرایی اختراعی و آلوده به بدعت براه میفتد منحرف و ضلالت آمیز است و باید افشا شود تا اسلام خالص قرآنی از آفت این فتنه های نوظهور در امان بماند. اینها دشمن تشیع علوی و دشمن اسلام قرآنی هستند و باید مردم از بلای بدعت آنان مطلع و هوشیار گردند

یک صدا و دست در دست هم برای مبارزه با اسلام های کاذب و انحرافی باید برپا خواست و از روحانیت متعهد مدد جست

منبع: اینسایدآف ایران/در داخل ایران - چهارشنبه 23 اردیبهشت ۱۳۸۸

No comments:

Post a Comment