هو 121
و عباد الرحمن الذین یمشون علی الأرض هونا و إذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما
آقای صادق لاریجانی ، سلام علیکم؛
در خبرها آمده بود که جنابعالی در مقام قاضی القضات نظام جمهوری اسلامی در جمع روحانیون و ائمه جماعات مساجد، عرفان، تصوف و درویشی را موجب انحراف جوانان دانسته اید، لذا بر خویش واجب دانستیم که در مقام امر به معروف و نهی از منکر و جهت تذکر به شما مطالبی چند را خاطر نشان شویم:
در نفی دیگران به اثبات خویش نخواهید رسید. شما تجسم عینی عدالت در گفتار و رفتار باید باشید، چرا که لباس روحانیت برتن دارید و در نظامی به قضاوت نشسته اید که مدعی اجرای احکام اسلام است. مسلماَ میدانید در مقام قضاوت بایستی عادل باشید و عدالت در کلام و رفتار و صدور احکام قضایی و تقيد به قانون و موازين انساني ، تعهد شما به مردم است.
شما نيك مستحضريد كه شهروندان این کشور براساس حقي كه قانون اساسي براي آنها محترم دانسته، در انتخاب اعتقادات خود قانوناً آزاد هستند و نبايد مورد اخافه و مزاحمت قرار گيرند و برابر قوانين موضوعه نيز درویشی و تصوف يك نابهنجاري اجتماعي و جرم نیست تا بتوان فردي را براساس آن مجرم انگاشت و مجازات كرد.
اگر اين روزها بخشنامه های مراکز امنیتی، حقوق قانونی درویشان را لگد مال کرده است، بر خلاف همه آن قوانینی است که شما ملزم به رعایت و حفاظت از آن می باشید و در شأن شما نیست که هم صدا و هم پياله بازیگران سیاست باشید.
از آن گذشته چگونه به این نتیجه رسیده اید که تصوف و درویشی جوانان را منحرف می کند و عامل نگون بختيهاي آنهاست . بفرمایید انحراف از کدام راه؟ آیا به تصور شما صراط مستقیم تقلید کورکورانه از حاکمان و از جمله دستگاه قضایی است !!؟ اي كاش قبل از راندن اين عبارات بر زبان، نيم نگاهي به پرونده های متشكله عليه دراويش و پيروان مكتب تصوف و عرفان مي نموديد و احکام صادره عليه آنها را ملاحظه مي فرموديد تا متوجه شوید در دستگاهی که شما ریاست آنرا به عهده دارید بیشتر به شيوه حكومتهاي ملوک الطوایفی می ماند، چون در محاکم بر اساس قانون واحدی حکم صادر نشده است و هر قاضی به سلیقه خود و البته به سفارش مراکز امنیتی سازی نواخته است که گوش هر عدالت خواهی را آزار می دهد.
خوب است کمی اندیشه کنید که چرا در دهه اول و حتی دوم انقلاب این پدیده به اصطلاح عرفانهای سرخپوستی پیروانی نداشت و امروز یک خطر محسوب می شود؟ اگر دچار توهم توطئه نشوید، بايد بپذيريد كه عرفانهای وارداتی قبلاَ قدرتی برای عرض اندام در فرهنگ غنی عرفانی ما نداشته و باید دید امروز چه اتفاقی افتاده که جوانان این کشور به اين نوع عرفانها گرايش پبدا كرده اند.!! آن روز که حسینیه های قم و بروجرد با فتوای مراجع و روحانیون دولتی و حمایت مراکز امنیتی، قضایی و اجرایی به آتش کشیده شد و حقوق قانونی شهروندان صوفی و درویش در میان زد و بند سیاسی مابین دولت دیندار و دینداران دولتی لگد مال گردید، مردم وخصوصاً جوانان این کشور رازهای پنهان را و آنچه نباید را دیدند و راهی جدا از خواسته دولتمردان و روحانیت وابسته به قدرت انتخاب کردند.
آقای لاریجانی؛
متاسفانه اگر روشنفکران دیروز تئوری تز اسلام منهای روحانیت را در جامعه مطرح نموده اند امروز جماعتی در لباس روحانیت ضرورت وبستر تحقق این نظریه را فراهم و ایجاد کرده اند و بلکه این گروه به جهت تمایل به مطاع دنیوی عملا روحانیت منهای اسلام را محقق ساخته اند، لذا شما از تئوری پردازان جدایی اسلام منهای روحانیت هراس نداشته باشید، آنچه موجب ترس و وحشت می باشد نفوس سرکش افرادی است که وقعی به دیانت و ارزشهای دینی نمی گذارند و راه خودسری پیشه کرده اند و علمدار ستم بر شهروندان کشور و اختلاف و تفرقه در میان مسلمین شده اند.
آقای لاریجانی ؛
تا کنون فکر کرده اید که روحانیت شیعه و روحانیت اهل سنت در سرزمینهایی به نشر احکام شریعت می پردازند که قبلا فرهنگ و دین مردم آن مناطق بدست دراویش و صوفیان تغییر و تحول يافته است؟ امروز در کجا و کدام سرزمین بیشترین مخالفت با تصوف می شود؟ در چین کمونیست و متأسفانه در ایران اسلامی، یعنی در کشوری که مهد عرفان و تصوف است؟ آیا مخالفت با تصوف در راستای ترویج اندیشه وهابیت و تعصبات خرافی نیست؟ اسلام دولتی امروز در میان جهانیان متهم به ترویج خشونت، تروریسم و بسط اندیشه های متحجرانه همچون وهابیت است و این صوفیان هستند که تبلیغات سوء و دسیسه های دشمنان اسلام را در طول قرن ها نقش برآب کرده اند و این پرسش مطرح خواهد شد که امروز مخالفت با دراویش با کدام اهداف دنبال می شود؟ و این سیاست در راستای منافع چه کسانی است؟ جنابعالی حتی در بیان و گفتار هم از مقام عدالت عدول کرده اید، شما بنام حمایت از روحانیت غیر مستقیم جامعه را به چالش و درگیری ترغیب می کنید كه اميدواريم كمي تفكر كرده و عرفان و تصوف كه با فطرت پاك انسانها و معنويت بشريت عجين و مأنوس است، مايه سرگرداني و انحراف جوانان نپنداريد و به جاي اهانت به اعتقادات شيعيان، كمي براي برقراري عدالت و حفظ حقوق شهروندان ايراني و احترام به آزادي هاي مشروع آنان بينديشيد. موفقيت شما را در اين راه از خداوند متعال خواستاريم.
مديريت سايت مجذوبان نور
مردادماه 1389 خورشيدي
منبع: مجذوبان نور
و عباد الرحمن الذین یمشون علی الأرض هونا و إذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما
آقای صادق لاریجانی ، سلام علیکم؛
در خبرها آمده بود که جنابعالی در مقام قاضی القضات نظام جمهوری اسلامی در جمع روحانیون و ائمه جماعات مساجد، عرفان، تصوف و درویشی را موجب انحراف جوانان دانسته اید، لذا بر خویش واجب دانستیم که در مقام امر به معروف و نهی از منکر و جهت تذکر به شما مطالبی چند را خاطر نشان شویم:
در نفی دیگران به اثبات خویش نخواهید رسید. شما تجسم عینی عدالت در گفتار و رفتار باید باشید، چرا که لباس روحانیت برتن دارید و در نظامی به قضاوت نشسته اید که مدعی اجرای احکام اسلام است. مسلماَ میدانید در مقام قضاوت بایستی عادل باشید و عدالت در کلام و رفتار و صدور احکام قضایی و تقيد به قانون و موازين انساني ، تعهد شما به مردم است.
شما نيك مستحضريد كه شهروندان این کشور براساس حقي كه قانون اساسي براي آنها محترم دانسته، در انتخاب اعتقادات خود قانوناً آزاد هستند و نبايد مورد اخافه و مزاحمت قرار گيرند و برابر قوانين موضوعه نيز درویشی و تصوف يك نابهنجاري اجتماعي و جرم نیست تا بتوان فردي را براساس آن مجرم انگاشت و مجازات كرد.
اگر اين روزها بخشنامه های مراکز امنیتی، حقوق قانونی درویشان را لگد مال کرده است، بر خلاف همه آن قوانینی است که شما ملزم به رعایت و حفاظت از آن می باشید و در شأن شما نیست که هم صدا و هم پياله بازیگران سیاست باشید.
از آن گذشته چگونه به این نتیجه رسیده اید که تصوف و درویشی جوانان را منحرف می کند و عامل نگون بختيهاي آنهاست . بفرمایید انحراف از کدام راه؟ آیا به تصور شما صراط مستقیم تقلید کورکورانه از حاکمان و از جمله دستگاه قضایی است !!؟ اي كاش قبل از راندن اين عبارات بر زبان، نيم نگاهي به پرونده های متشكله عليه دراويش و پيروان مكتب تصوف و عرفان مي نموديد و احکام صادره عليه آنها را ملاحظه مي فرموديد تا متوجه شوید در دستگاهی که شما ریاست آنرا به عهده دارید بیشتر به شيوه حكومتهاي ملوک الطوایفی می ماند، چون در محاکم بر اساس قانون واحدی حکم صادر نشده است و هر قاضی به سلیقه خود و البته به سفارش مراکز امنیتی سازی نواخته است که گوش هر عدالت خواهی را آزار می دهد.
خوب است کمی اندیشه کنید که چرا در دهه اول و حتی دوم انقلاب این پدیده به اصطلاح عرفانهای سرخپوستی پیروانی نداشت و امروز یک خطر محسوب می شود؟ اگر دچار توهم توطئه نشوید، بايد بپذيريد كه عرفانهای وارداتی قبلاَ قدرتی برای عرض اندام در فرهنگ غنی عرفانی ما نداشته و باید دید امروز چه اتفاقی افتاده که جوانان این کشور به اين نوع عرفانها گرايش پبدا كرده اند.!! آن روز که حسینیه های قم و بروجرد با فتوای مراجع و روحانیون دولتی و حمایت مراکز امنیتی، قضایی و اجرایی به آتش کشیده شد و حقوق قانونی شهروندان صوفی و درویش در میان زد و بند سیاسی مابین دولت دیندار و دینداران دولتی لگد مال گردید، مردم وخصوصاً جوانان این کشور رازهای پنهان را و آنچه نباید را دیدند و راهی جدا از خواسته دولتمردان و روحانیت وابسته به قدرت انتخاب کردند.
آقای لاریجانی؛
متاسفانه اگر روشنفکران دیروز تئوری تز اسلام منهای روحانیت را در جامعه مطرح نموده اند امروز جماعتی در لباس روحانیت ضرورت وبستر تحقق این نظریه را فراهم و ایجاد کرده اند و بلکه این گروه به جهت تمایل به مطاع دنیوی عملا روحانیت منهای اسلام را محقق ساخته اند، لذا شما از تئوری پردازان جدایی اسلام منهای روحانیت هراس نداشته باشید، آنچه موجب ترس و وحشت می باشد نفوس سرکش افرادی است که وقعی به دیانت و ارزشهای دینی نمی گذارند و راه خودسری پیشه کرده اند و علمدار ستم بر شهروندان کشور و اختلاف و تفرقه در میان مسلمین شده اند.
آقای لاریجانی ؛
تا کنون فکر کرده اید که روحانیت شیعه و روحانیت اهل سنت در سرزمینهایی به نشر احکام شریعت می پردازند که قبلا فرهنگ و دین مردم آن مناطق بدست دراویش و صوفیان تغییر و تحول يافته است؟ امروز در کجا و کدام سرزمین بیشترین مخالفت با تصوف می شود؟ در چین کمونیست و متأسفانه در ایران اسلامی، یعنی در کشوری که مهد عرفان و تصوف است؟ آیا مخالفت با تصوف در راستای ترویج اندیشه وهابیت و تعصبات خرافی نیست؟ اسلام دولتی امروز در میان جهانیان متهم به ترویج خشونت، تروریسم و بسط اندیشه های متحجرانه همچون وهابیت است و این صوفیان هستند که تبلیغات سوء و دسیسه های دشمنان اسلام را در طول قرن ها نقش برآب کرده اند و این پرسش مطرح خواهد شد که امروز مخالفت با دراویش با کدام اهداف دنبال می شود؟ و این سیاست در راستای منافع چه کسانی است؟ جنابعالی حتی در بیان و گفتار هم از مقام عدالت عدول کرده اید، شما بنام حمایت از روحانیت غیر مستقیم جامعه را به چالش و درگیری ترغیب می کنید كه اميدواريم كمي تفكر كرده و عرفان و تصوف كه با فطرت پاك انسانها و معنويت بشريت عجين و مأنوس است، مايه سرگرداني و انحراف جوانان نپنداريد و به جاي اهانت به اعتقادات شيعيان، كمي براي برقراري عدالت و حفظ حقوق شهروندان ايراني و احترام به آزادي هاي مشروع آنان بينديشيد. موفقيت شما را در اين راه از خداوند متعال خواستاريم.
مديريت سايت مجذوبان نور
مردادماه 1389 خورشيدي
منبع: مجذوبان نور
No comments:
Post a Comment