جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه مازندران و صنعتی نوشیروانی بابل طی نشست مشترکی اقدام به صدور بیانیه ای پیرامون وقایع اخیر زندانیان دربند زندان اوین نمودند.به نقل از منابع آگاه دانشجویی استان مازندران فعالین دانشجویی این دو دانشگاه با حمایت همه جانبه از اعتصاب کنندگان ، به خطر افتادن سلامتی ایشان را متوجه مسئولین مملکت دانسته اند و با توجه به سخنان اخیر رئیس کل سازمان زندان های کشور ، از تمامی نهادهای حقوق بشری بویژه دبیر کل سازمان ملل متحد درخواست رسیدگی و حمایت از این زندانیان عقیدتی را نمودند.
در بخشی از این بیانیه مشترک آماده است " ولی آیا هر ذهن زنده و پویایی می پذیرد که تهدید به تبدیل زندان اوین به کهریزک، ستاندن زمان ملاقات که حق قانونی هر زندانی است و روانه کردن چکمه پوشان و چماق داران برای ضرب و شتم این زندانیان ، توهین به آنان و رعایت نکردن حقوق اولیه آنها ، کاری ارزشمند، الهی و خدایی است و برای اصلاح و تربیت این افراد! - آنهم در فضایی بسته مانند زندان- صورت می گیرد ؟"
متن بیانیه مشترک فعالین دانشجویی دانشگاه مازندران به شرح زیر است:
چون با زخم و فسادی و سیاهی به جنگ برخیزی
کمر به کین ات استوار تر می بندند
چندی است از آغاز اعتصاب غذای نا محدود یاران در بندمان می گذرد و امروز با شنیدن آغاز اعتصاب غذای خشک سه تن از یارانمان بیش از پیش در نگرانی به خطر افتادن سلامتیشان به سر می بریم. با گذشت هر روز و رخ دادن وقایع شگفتی آفرین از سوی حکومت، تنها به این دید می رسیم که استبداد چکمه ی آهنین خود را محکمتر از همیشه بر گلوی جنبش آزادیخواهانه مردم ایران می فشارد و بی شک آنچه در اوین در پی فشارهای وارده بر زندانیان سیاسی رخ می دهد خود در راستای حماقت های بی شمار استبداد است. حال می پرسیم: در این میان هستند افرادی مانند ضیا نبوی، مجید دری ، کیوان صمیمی، عبدالله مؤمنی، مجید توکلی ، بهمن احمدی امویی، علی ملیحی و... که هیچ گاه برای اعتراض به احکام ناعادلانه اشان دست به اعتصاب غذا نیازیدند، اکنون چه چیز باعث شده که قدم در این راه گذارند و دست از جان کشیده و مرگ را بر خود روا می دارند.
آیا خواسته های این افراد جز حداقل حقوق یک زندانی می باشد؟ چگونه است که رعایت این حقوق برای بزهکاران و جانیان حلال و برای جمعی روشن فکر و نخبه ی این کشور حرام است ؟ آیا این رفتار تنها به دلیل تفاوت در اتهام این گروه با دیگر زندانیان نیست؟ وای بر نظامی که نمی داند قدر نخبگانش را و روا می دارد هرگونه توهینی را برایشان! وای بر نظامی که نیروهای گارد ویژه که وظیفه ی مبارزه با دشمنان این مرز و بوم را دارند را به زندان ها گسیل می کند تا ستارگان این شب تاریک که سلاحی جز اندیشه های نورانی خود ندارند را به ضرب چماق سرکوب کنند. به ما بگویید، آخر در کجای دنیا نیروهای ضد شورش شهری را برای ضرب و شتم زندانیان سیاسی، تنها به دلیل اعتراض مسالمت آمیز برای باز پس گرفتن زمان ملاقات خود اعزام می کنند؟ آنان که کیوان صمیمی ، عبدالله مؤمنی ، ضیا نبوی، مجید دری ، مجید توکلی ، علی ملیحی، بهمن احمدی امویی و ... را می شناسند نیک می دانند که ایشان هر یک به تنهایی کاری جز در مسیر عقل انجام نمی دهند ، حال چه شده است که خرد جمعی اینان ، ایشان را به اعتصاب غذا که آخرین راه مبارزه است وا می دارد؟
سخنان مهرورزانه ی غلامحسین اسماعیلی- رئیس سازمان زندان ها - را هم شنیدیم که گفت :
"شغل زندانبانی در منظر الهی و خدایی کاری است بس ارزشمند که در امنیت، اصلاح و تربیت افراد ارزش خاصی دارد"
روزی زندانیان را تهدید به تبدیل زندان به کهریزک می کنند و روزی زمان ملاقات را از ایشان می ستانند و روز دیگر چماق داران چکمه پوش را به درون زندان می فرستند. ولی آیا هر ذهن زنده و پویایی می پذیرد که تهدید به تبدیل زندان اوین به کهریزک، ستاندن زمان ملاقات که حق قانونی هر زندانی است و روانه کردن چکمه پوشان و چماق داران برای ضرب و شتم این زندانیان ، توهین به آنان و رعایت نکردن حقوق اولیه آنها ، کاری ارزشمند، الهی و خدایی است و برای اصلاح و تربیت این افراد! - آنهم در فضایی بسته مانند زندان- صورت می گیرد ؟ هنوز ذهن آگاه فعالین دانشجویی در شمال ایران خاطره ی هم بند بودن یارانشان با مشتی قاتل و مجرم خطرناک را در یادها داشت که در راستای اجرای وظایف الهی مسئولین زندان! تعدادی از مجرمین گروهگ تروریستی القاعده در بند ۳۵۰ زندان اوین در کنار نخبگان و یاران ما گنجانده شدند.
ما جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه مازندران و صنعتی نوشیروانی بابل، ضمن اعلام انزجار از برخورد های وحشیانه ی مسئولین زندان ، گارد ویژه، گارد حفاظت یگان ویژه زندان اوین با فعالین سیاسی، حمایت خود را از اعتصاب غذای نا محدود ایشان و خواسته های بحقشان اعلام می داریم زیرا بر این اعتقادیم که ۱۷ نخبه علمی و سیاسی این کشور بدون استدلال و تأمل در این قضایا تصمیم به گذشت از جان خود نمی گیرند و هر گونه صدمه ای به سلامتی ایشان را متوجه:
1 - رییس قوه قضاییه ، آقای صادق آملی لاریجانی
۲ - رئیس سازمان زندان های کل کشور، غلامحسین اسماعیلی
۳ - رئیس زندان اوین، صداقت
۴ - دادستان کل کشور، غلامحسین محسنی اژه ای
۵ - دادستان تهران، محمود جعفری دولت آبادی
۶ - فرمانده نیروی انتظامی کل کشور، سردار احمدی مقدم
۷ - وزیر اطلاعات حیدر مصلحی می دانیم و از تمام نهادها و سازمان های بین المللی، بویژه دبیرکل محترم سازمان ملل متحد، می خواهیم تا حمایت خود را از این آزادی خواهان ستم دیده اعلام دارند.
در پایان ما جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه مازندران و صنعتی نوشیروانی بابل امیدواریم تا روزی را ببینیم که در ایران هیچ زندانی عقیدتی در بند نباشد و نخبگان این مرز و بوم این گونه وادار به، به خطر انداختن جان خود نگردند.
مقاومت کنید لیکن زنده بمانید، شب سیه رفتنی است.
به امید آزادی تمامی زندانیان عقیدتی در ایران
منبع: دانشجونیوز
در بخشی از این بیانیه مشترک آماده است " ولی آیا هر ذهن زنده و پویایی می پذیرد که تهدید به تبدیل زندان اوین به کهریزک، ستاندن زمان ملاقات که حق قانونی هر زندانی است و روانه کردن چکمه پوشان و چماق داران برای ضرب و شتم این زندانیان ، توهین به آنان و رعایت نکردن حقوق اولیه آنها ، کاری ارزشمند، الهی و خدایی است و برای اصلاح و تربیت این افراد! - آنهم در فضایی بسته مانند زندان- صورت می گیرد ؟"
متن بیانیه مشترک فعالین دانشجویی دانشگاه مازندران به شرح زیر است:
چون با زخم و فسادی و سیاهی به جنگ برخیزی
کمر به کین ات استوار تر می بندند
چندی است از آغاز اعتصاب غذای نا محدود یاران در بندمان می گذرد و امروز با شنیدن آغاز اعتصاب غذای خشک سه تن از یارانمان بیش از پیش در نگرانی به خطر افتادن سلامتیشان به سر می بریم. با گذشت هر روز و رخ دادن وقایع شگفتی آفرین از سوی حکومت، تنها به این دید می رسیم که استبداد چکمه ی آهنین خود را محکمتر از همیشه بر گلوی جنبش آزادیخواهانه مردم ایران می فشارد و بی شک آنچه در اوین در پی فشارهای وارده بر زندانیان سیاسی رخ می دهد خود در راستای حماقت های بی شمار استبداد است. حال می پرسیم: در این میان هستند افرادی مانند ضیا نبوی، مجید دری ، کیوان صمیمی، عبدالله مؤمنی، مجید توکلی ، بهمن احمدی امویی، علی ملیحی و... که هیچ گاه برای اعتراض به احکام ناعادلانه اشان دست به اعتصاب غذا نیازیدند، اکنون چه چیز باعث شده که قدم در این راه گذارند و دست از جان کشیده و مرگ را بر خود روا می دارند.
آیا خواسته های این افراد جز حداقل حقوق یک زندانی می باشد؟ چگونه است که رعایت این حقوق برای بزهکاران و جانیان حلال و برای جمعی روشن فکر و نخبه ی این کشور حرام است ؟ آیا این رفتار تنها به دلیل تفاوت در اتهام این گروه با دیگر زندانیان نیست؟ وای بر نظامی که نمی داند قدر نخبگانش را و روا می دارد هرگونه توهینی را برایشان! وای بر نظامی که نیروهای گارد ویژه که وظیفه ی مبارزه با دشمنان این مرز و بوم را دارند را به زندان ها گسیل می کند تا ستارگان این شب تاریک که سلاحی جز اندیشه های نورانی خود ندارند را به ضرب چماق سرکوب کنند. به ما بگویید، آخر در کجای دنیا نیروهای ضد شورش شهری را برای ضرب و شتم زندانیان سیاسی، تنها به دلیل اعتراض مسالمت آمیز برای باز پس گرفتن زمان ملاقات خود اعزام می کنند؟ آنان که کیوان صمیمی ، عبدالله مؤمنی ، ضیا نبوی، مجید دری ، مجید توکلی ، علی ملیحی، بهمن احمدی امویی و ... را می شناسند نیک می دانند که ایشان هر یک به تنهایی کاری جز در مسیر عقل انجام نمی دهند ، حال چه شده است که خرد جمعی اینان ، ایشان را به اعتصاب غذا که آخرین راه مبارزه است وا می دارد؟
سخنان مهرورزانه ی غلامحسین اسماعیلی- رئیس سازمان زندان ها - را هم شنیدیم که گفت :
"شغل زندانبانی در منظر الهی و خدایی کاری است بس ارزشمند که در امنیت، اصلاح و تربیت افراد ارزش خاصی دارد"
روزی زندانیان را تهدید به تبدیل زندان به کهریزک می کنند و روزی زمان ملاقات را از ایشان می ستانند و روز دیگر چماق داران چکمه پوش را به درون زندان می فرستند. ولی آیا هر ذهن زنده و پویایی می پذیرد که تهدید به تبدیل زندان اوین به کهریزک، ستاندن زمان ملاقات که حق قانونی هر زندانی است و روانه کردن چکمه پوشان و چماق داران برای ضرب و شتم این زندانیان ، توهین به آنان و رعایت نکردن حقوق اولیه آنها ، کاری ارزشمند، الهی و خدایی است و برای اصلاح و تربیت این افراد! - آنهم در فضایی بسته مانند زندان- صورت می گیرد ؟ هنوز ذهن آگاه فعالین دانشجویی در شمال ایران خاطره ی هم بند بودن یارانشان با مشتی قاتل و مجرم خطرناک را در یادها داشت که در راستای اجرای وظایف الهی مسئولین زندان! تعدادی از مجرمین گروهگ تروریستی القاعده در بند ۳۵۰ زندان اوین در کنار نخبگان و یاران ما گنجانده شدند.
ما جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه مازندران و صنعتی نوشیروانی بابل، ضمن اعلام انزجار از برخورد های وحشیانه ی مسئولین زندان ، گارد ویژه، گارد حفاظت یگان ویژه زندان اوین با فعالین سیاسی، حمایت خود را از اعتصاب غذای نا محدود ایشان و خواسته های بحقشان اعلام می داریم زیرا بر این اعتقادیم که ۱۷ نخبه علمی و سیاسی این کشور بدون استدلال و تأمل در این قضایا تصمیم به گذشت از جان خود نمی گیرند و هر گونه صدمه ای به سلامتی ایشان را متوجه:
1 - رییس قوه قضاییه ، آقای صادق آملی لاریجانی
۲ - رئیس سازمان زندان های کل کشور، غلامحسین اسماعیلی
۳ - رئیس زندان اوین، صداقت
۴ - دادستان کل کشور، غلامحسین محسنی اژه ای
۵ - دادستان تهران، محمود جعفری دولت آبادی
۶ - فرمانده نیروی انتظامی کل کشور، سردار احمدی مقدم
۷ - وزیر اطلاعات حیدر مصلحی می دانیم و از تمام نهادها و سازمان های بین المللی، بویژه دبیرکل محترم سازمان ملل متحد، می خواهیم تا حمایت خود را از این آزادی خواهان ستم دیده اعلام دارند.
در پایان ما جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه مازندران و صنعتی نوشیروانی بابل امیدواریم تا روزی را ببینیم که در ایران هیچ زندانی عقیدتی در بند نباشد و نخبگان این مرز و بوم این گونه وادار به، به خطر انداختن جان خود نگردند.
مقاومت کنید لیکن زنده بمانید، شب سیه رفتنی است.
به امید آزادی تمامی زندانیان عقیدتی در ایران
منبع: دانشجونیوز
No comments:
Post a Comment