پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، وضعیت زندگی اقلیتهای مذهبی به خصوص بهائیان دستخوش تغییرات عمده ای شد. چندصد نفر از آنها کشته شدند، اموال بسیاری از ایشان مصادره شد، از مشاغل خود اخراج شدند و حق ورود به دانشگاه و داشتن تحصیلات عالی از بهائیان گرفته شد.در زمان ریاست جمهوری خاتمی، از آن حیث که سیاست دولت کسب وجههی بهتر جهانی بود، به تعداد انگشت شماری از بهائیان اجازهی شرکت در کنکور و حضور در دانشگاه داده شد. اما با روی کار آمدن دولت احمدینژاد به تدریج این تعداد اندک نیز از دانشگاههای خود اخراج شدند.
وصال ممتازی دانشجوی رشتهی مهندسی کشاورزی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین یکی از این دانشجویان بهایی انگشتشمار است که پس از سپری کردن ۱۲۴ واحد درسی، به تازگی از دانشگاه اخراج شده است. خبرنگار رهانا در گفتوگویی به بررسی اخراج وی پرداخته است که متن آن در ذیل می آید:
از همان زمانی شروع می کنیم که نام شما در میان پذیرفته شدگان کنکور سراسری ثبت شد. آیا در آن روزها تصور می کردید که محرومیت سه دهه ی جوانان بهایی از تحصیل تمام شده است؟ و یا احتمال وقوع شرایط امروز را پیش بینی می کردید؟
من واقعا خوشحال بودم که عده ای از هم کیشانم در چنین شرایطی قرار گرفته اند و از حق طبیعی تحصیل برخوردار شده اند ولی مثل خیلی دیگر از دوستانم این مسئله را نوعی جنگ روانی بر علیه جامعه ی بهائی و کم کردن فشار بر روی مقامات جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی میدانستم و مطمئن بودم که این تبعیض ها تمام نشده و هر لحظه امکان همچنین پیش آمدی در این ۴ سال وجود دارد.
در طول مدت حضور در دانشگاه، آیا برخورد مشخصی جهت اخراج شما وجود داشت؟
خیر به هیچ عنوان. ولی احساس میکردم یکی از دانشجویان که ۲ بار مطالب ردیه را سر کلاس معارف دینی به عنوان سمینار اجرا کرد به عنوان کسی که مرا تحت نظر دارد گماشته اند. البته در تعمدی بودن این مسئله به طور صد در صد مطمئن نیستم ولی احتمال زیادی می دهم.
با توجه به اینکه شما در روزهای انتهایی دانشگاه به سر می بردید و به زودی می توانستید مدرک خود را دریافت کنید، آیا اخراج خود در این زمان خاص، اتفاقی می دانید؟
خیر اصلا اتفاقی نمیدانم.
لطفا نحوه ی ابلاغ موضوع اخراج به شما و همچنین پیگیری های خودتان را توضیح دهید و بفرمائید که آیا در این ارتباط حکمی به شما داده شد؟
در روز اول امتحانات متوجه شدم که اسمم در لیست دانشجویان ورودی جلسه امتحان نیست. با تحقیق و پرس و جو بیشتر پی بردم که این دستور از جانب ریاست دانشگاه صادر شده. سعی کردم با ریاست ملاقات داشته باشم ولی موفق نشدم و از ایشان پیغام رسید که دفتر حراست جوابگوی موضوع شما خواهد بود. سردفتر حراست که معلوم بود که با مافوق خود در ارتباط است جواب را اینگونه داد که بنا به آئین نامه به دلیل بهائیت شما اجازه تحصیل ندارید و این دستور از وزارت علوم به ابلاغ شده و هیچ کدام از مسئولین دانشگاه نمیتوانند کاری برای شما انجام بدهند.همچنین ایشان گفتند که هیچگونه حکمی در این رابطه به شما داده نخواهد شد.
اکنون که به عنوان دانشجویی اخراجی این چند سال را بررسی می کنید، به نظر شما دلیل اجازه ی حکومت به تعداد انگشت شماری از دانشجویان بهایی جهت حضور در دانشگاه، چه بوده است؟
همانطور که در بالا ذکر کردم دلیل عمده آن را یکی ایجاد اختلاف در جامعه ی بهائی و نوعی جنگ روانی و دیگری کم کردن فشار روی مقامات جمهوری اسلامی می دانم.
نحوه ی برخورد اساتید، دانشجویان و مسئولین با موضوع فوق چگونه بوده است؟ و آیا این موضوع از سوی آنها واکنشی را به همراه داشت؟
تقریبا ۹۹ درصد از کسانی که با آن ها صحبت کردم بسیار از این مسئله ناراحت و سر خرده می شدند و با من ابراز همدردی میکردند و این کار را یک عمل غیر انسانی می شمردند.حتی یکی دو تا از دوستان نزدیکم برایم گریستند.مسئولین دانشگاه هم از این مسئله که چرا یک فرد به دلیل اعتقادش قادر به تحصیل نیست ابراز تعجب می کردند ولی می گفتند که درست یا نادرست این قانون است و ما کاری نمی توانیم برایتان انجام دهیم.
به نظرتان چه راه هایی جهت رفع تبعیض تحصیلی بهائیان موثر و مناسب هستند؟
متاسفانه با این اوضاع فعلی هیچ راه مسالمت آمیزی برای حل این مسئله وجود ندارد.
آیا تجریه ی چند سال تحصیل در دانشگاه را که با اخراج غیر قانونی شما توام بود، مفید تلقی می کنید؟
بله صد در صد. من در این چهار سال جدا از اینکه از لحاظ علمی پیشرفت کردم دوستان زیادی پیدا کردم که واقعا دوستشان دارم و با ایشان صمیمی هستم. با یک محیط اجتماعی جدید به نام دانشگاه آشنا شدم که به پیشرفت شخصیتی و فکری من کمک شایانی کرد.نهایتا باید بگویم این ۴ سال از مهم ترین دوران زندگی من است که هرگز آن را فراموش نخواهم کرد.
آیا اقدامات دنباله داری را جهت احقاق حقوق خود پیگیری خواهید کرد؟
بله.جدیدا با مراجعه به وزارت علوم و تحقیقات اقداماتی را انجام دادم که تحت پیگیریست.ولی بعید میدانم که نتیجه خاصی حاصل شود.فقط این کار را به دید حق خواهی انجام میدهم. در آخر هم باید متذکر شوم که همه ً این تبعیض ها و بی عدالتی ها که در سالیان اخیر بر جامعه بهائی ایران وارد شده به دلیل آگاهی مردم در حال حاضر و استقلال و رسمیت پیدا کردن این دیانت در آینده ای نه چندان دور در آن کشور مقدس خواهد بود و از شما هم بی نهایت متشکرم
منبع: رهانا
وصال ممتازی دانشجوی رشتهی مهندسی کشاورزی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین یکی از این دانشجویان بهایی انگشتشمار است که پس از سپری کردن ۱۲۴ واحد درسی، به تازگی از دانشگاه اخراج شده است. خبرنگار رهانا در گفتوگویی به بررسی اخراج وی پرداخته است که متن آن در ذیل می آید:
از همان زمانی شروع می کنیم که نام شما در میان پذیرفته شدگان کنکور سراسری ثبت شد. آیا در آن روزها تصور می کردید که محرومیت سه دهه ی جوانان بهایی از تحصیل تمام شده است؟ و یا احتمال وقوع شرایط امروز را پیش بینی می کردید؟
من واقعا خوشحال بودم که عده ای از هم کیشانم در چنین شرایطی قرار گرفته اند و از حق طبیعی تحصیل برخوردار شده اند ولی مثل خیلی دیگر از دوستانم این مسئله را نوعی جنگ روانی بر علیه جامعه ی بهائی و کم کردن فشار بر روی مقامات جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی میدانستم و مطمئن بودم که این تبعیض ها تمام نشده و هر لحظه امکان همچنین پیش آمدی در این ۴ سال وجود دارد.
در طول مدت حضور در دانشگاه، آیا برخورد مشخصی جهت اخراج شما وجود داشت؟
خیر به هیچ عنوان. ولی احساس میکردم یکی از دانشجویان که ۲ بار مطالب ردیه را سر کلاس معارف دینی به عنوان سمینار اجرا کرد به عنوان کسی که مرا تحت نظر دارد گماشته اند. البته در تعمدی بودن این مسئله به طور صد در صد مطمئن نیستم ولی احتمال زیادی می دهم.
با توجه به اینکه شما در روزهای انتهایی دانشگاه به سر می بردید و به زودی می توانستید مدرک خود را دریافت کنید، آیا اخراج خود در این زمان خاص، اتفاقی می دانید؟
خیر اصلا اتفاقی نمیدانم.
لطفا نحوه ی ابلاغ موضوع اخراج به شما و همچنین پیگیری های خودتان را توضیح دهید و بفرمائید که آیا در این ارتباط حکمی به شما داده شد؟
در روز اول امتحانات متوجه شدم که اسمم در لیست دانشجویان ورودی جلسه امتحان نیست. با تحقیق و پرس و جو بیشتر پی بردم که این دستور از جانب ریاست دانشگاه صادر شده. سعی کردم با ریاست ملاقات داشته باشم ولی موفق نشدم و از ایشان پیغام رسید که دفتر حراست جوابگوی موضوع شما خواهد بود. سردفتر حراست که معلوم بود که با مافوق خود در ارتباط است جواب را اینگونه داد که بنا به آئین نامه به دلیل بهائیت شما اجازه تحصیل ندارید و این دستور از وزارت علوم به ابلاغ شده و هیچ کدام از مسئولین دانشگاه نمیتوانند کاری برای شما انجام بدهند.همچنین ایشان گفتند که هیچگونه حکمی در این رابطه به شما داده نخواهد شد.
اکنون که به عنوان دانشجویی اخراجی این چند سال را بررسی می کنید، به نظر شما دلیل اجازه ی حکومت به تعداد انگشت شماری از دانشجویان بهایی جهت حضور در دانشگاه، چه بوده است؟
همانطور که در بالا ذکر کردم دلیل عمده آن را یکی ایجاد اختلاف در جامعه ی بهائی و نوعی جنگ روانی و دیگری کم کردن فشار روی مقامات جمهوری اسلامی می دانم.
نحوه ی برخورد اساتید، دانشجویان و مسئولین با موضوع فوق چگونه بوده است؟ و آیا این موضوع از سوی آنها واکنشی را به همراه داشت؟
تقریبا ۹۹ درصد از کسانی که با آن ها صحبت کردم بسیار از این مسئله ناراحت و سر خرده می شدند و با من ابراز همدردی میکردند و این کار را یک عمل غیر انسانی می شمردند.حتی یکی دو تا از دوستان نزدیکم برایم گریستند.مسئولین دانشگاه هم از این مسئله که چرا یک فرد به دلیل اعتقادش قادر به تحصیل نیست ابراز تعجب می کردند ولی می گفتند که درست یا نادرست این قانون است و ما کاری نمی توانیم برایتان انجام دهیم.
به نظرتان چه راه هایی جهت رفع تبعیض تحصیلی بهائیان موثر و مناسب هستند؟
متاسفانه با این اوضاع فعلی هیچ راه مسالمت آمیزی برای حل این مسئله وجود ندارد.
آیا تجریه ی چند سال تحصیل در دانشگاه را که با اخراج غیر قانونی شما توام بود، مفید تلقی می کنید؟
بله صد در صد. من در این چهار سال جدا از اینکه از لحاظ علمی پیشرفت کردم دوستان زیادی پیدا کردم که واقعا دوستشان دارم و با ایشان صمیمی هستم. با یک محیط اجتماعی جدید به نام دانشگاه آشنا شدم که به پیشرفت شخصیتی و فکری من کمک شایانی کرد.نهایتا باید بگویم این ۴ سال از مهم ترین دوران زندگی من است که هرگز آن را فراموش نخواهم کرد.
آیا اقدامات دنباله داری را جهت احقاق حقوق خود پیگیری خواهید کرد؟
بله.جدیدا با مراجعه به وزارت علوم و تحقیقات اقداماتی را انجام دادم که تحت پیگیریست.ولی بعید میدانم که نتیجه خاصی حاصل شود.فقط این کار را به دید حق خواهی انجام میدهم. در آخر هم باید متذکر شوم که همه ً این تبعیض ها و بی عدالتی ها که در سالیان اخیر بر جامعه بهائی ایران وارد شده به دلیل آگاهی مردم در حال حاضر و استقلال و رسمیت پیدا کردن این دیانت در آینده ای نه چندان دور در آن کشور مقدس خواهد بود و از شما هم بی نهایت متشکرم
منبع: رهانا
No comments:
Post a Comment