امنيت به عنوان مفهومي با پيشينهاي ديرين، در تمام اعصار، از دغدغههاي بزرگ بشري بوده و دولت ـ حكومتها و در دوران مدرن دولت ـ كشورها يا دولت ـ شهروندها نتوانستهاند اين اساسيترين واژه اجتماعي ـ سياسي ـ حكومتي را ناديده بگيرند. با مدرنتر شدن جوامع بشري و به تبع آن پيچيدگي روابط حاكم، امنيت چه از لحاظ نوع و چه از لحاظ گستره داراي مفاهيم جديدي گرديد. از نشانههاي دولت مدرن، وجود هر چه بيشتر "امنيت" از لحاظ نوع و گستره است كه اين امر تأثيرات مثبت و مختلف معنوي و مادي را بر جامعه به دنبال دارد. از مهمترين و اساسيترين و تأثير گذارترين انواع امنيت، وجود امنيت عقيدتي و فكري است .
اين نوع از امنيت در آزادي عقيده و بيان و مطبوعات آشكار و تضمين ميگردد. آزادياي كه علاوه بر آن كه در متون عرفي و ديني مورد تأكيد است و از حمايت انديشمندان و فلاسفه برخوردار است؛ در قوانين نيز بوسيله نهادهاي قضائي تضمين و نهادهاي انتظامي نيز موظف به تأمين آن ميباشند و كسي نيز حق محدود كردن آن را ندارد .
آيه الله حسين وحيد خراساني از مراجع بنام تقليد قم كه مهمترين حوزه درس خارج را دارا ميباشد اخيرا در ديدار با فرمانده نيروي انتظامي ضمن مقدم بر شمردن «امنيت بر سيري» و نه تقدم آن بر تأمين قوت لايموت، امنيت را داراي شعبي (گونه هايي) دانستهاند كه مهمترين آن «امنيت افكاري» است و امنيت افكاري اين دانسته شده كه نيروي انتظامي «انشاءالله كاري كند كه كه در اين مملكت مجالسي كه موجب انحراف اعتقادي مردم است برچيده شود» و «بايد به همت نيروي انتظامي، اصول عقايد مردم حفظ شود» و «محافل تبليغ مسيحيت، بهائيت، وهابيت و صوفيگري بايد به همت نيروي انتظامي برچيده شود» زيرا «آفت مهم فكري از اين مجالس و محافل پيدا مي شود» و در نتيجه «آنها مفسد و بزرگترين مخل امنيت كشور هستند»
جداي از اين كه اسلام و خصوصا تشيع بوسيله يكي از تندروترين مدرسين قم دين منطق و استدلال شناخته مي شود و مناظرههاي علماي تشيع از مستدلترين و منطقيترين مناظرهها شمرده ميشود و حقانيت شيعه با استدلال منطقي اثبات ميشود
تا جايي كه كشور دوست و برادر چين كه دركشتن مسلمانان يد طولاني پيدا كرده است به تحسين منطق تشيع ميپردازد و نهايتا آيه الله ناصر مكارم شيرزاي مرجع مشهور دولتي و از طرفداران سرسخت محمود احمدي نژاد، كسي را داراي توان رويارويي با منطق شيعه نميداند بسيار جاي تعجب است كه چگونه كه يك مرجع تقليد سنتي و غير سياسي كه تا كنون پاي هيج صندوق رأيي حاضر نشده و هيچ سخنراني سياسي انجام نداده است و حتي ديدارهاي سياسي اش بدون پوشش خبري انجام ميشود ، امنيت را در آن ميبيند كه جلو بيان عقايد توسط توسط نيروي انتظامي كه وظيفهاش برخورد با تخلفات و جرائم و حفظ امنيت قانوني جامعه است، گرفته شود؟ و چگونه است كه محافل فكري با دخالت نيروي انتظامي برچيده شود و چگونه ميشود كه از مناظره و گفتگو « آفت فكري» ايجاد شود؟ و مهمتر از همه اينكه سخنان نقل شده از سوي فرمانده نيروي انتظامي ميتواند موجب حكم به « مفسد » بودن پيروان ساير عقايد و اتهام آنان به اخلال شديد در امنيت كشور گردد كه به موجب قوانين جزايي مجازات آن اعدام ميباشد.
فراموش نكنيم كه در ماجراي دراويش گنابادي كه ساليان دراز در قم و در كمتر از پانصد متري منزل آيه الله وحيد حسينيهاي داشتند و در آن به عزاداري و روضه خواني ميپرداختند ده ها نفربه شدت مضروب و دستگير شدند و حسينيه به آتش كشيده شد و اكنون محل مصادره شده آن به پاركينگ موتور تبديل شده است و همين برخورد توسط نيروي نگبهان عقايد و زير گوش پاسداران عقايد در ساير شهرهاي كشور انجام شد
كاش پاسداران عقيده شيعي به اندازه همان تقدم گرسنگي بر امنيت، سلامت جاني و حيثيتي انسان ها و نواميس مردم را داراي اهميت ميدانستند و به اندازه تذكري هم كه شده از فرمانده هان انتظامي و مسئولين مملكتي ميخواستند كه به اين گونه رفتارها پايان دهند و يا فريادي در دفاع از جان انسانهائي بر آورند كه در كهريزك و در زندانها جانشان در معرض هلاك و خطربوده و هست. راستي چگونه مي توان عقايد مردگان را حفظ كرد ؟
منبع:شادي بهاري، روزنامه نيمنما
No comments:
Post a Comment