در پی مصاحبه جالب توجه جبل عاملی رئیس دانشگاه علم و صنعت در مورد مرگ میترا رضایی دانشجوی این دانشگاه، دانشجویان علم و صنعت جوابیه ای خطاب به وی را خبرنامه امیرکبیر ارسال کرده اند که متن این جوابیه در ادامه آمده است
روز گذشته آقای جبل عاملی رییس دانشگاه علم وصنعت در مصاحبه با خبرگزاری وابسته مهر، به جای عذرخواهی ازفاجعه رخ داده در دانشگاه تحت مدیریتش، دروغ های شاخداری را بهمراه مغلطه حرفه ای تحویل افکار عمومی داد. در همین رابطه دانشجویان و شاهدان عینی این ماجرای تاسف برانگیز، موارد دیگری از ابعاد این مسئله را آشکار کردند
دکتر جبل عاملی در "موشکافی" عجیب وغریبی گفته اند "وسیله نقلیه ای که دانشجوی متوفی با آن برخورد کرده است، کامیون نبوده بلکه کامیونت بوده است." و "کامیونت ها از قوانین مرتبط با تردد کامیون ها تبعیت نمی کنند." این مغلطه از همان دست مواردی است که آقای دکتر از معاونت حقوقیشان یاد گرفته اند و پیش از این دانشجویان خبر از آن داده بودند. در همین رابطه با بررسی قوانین مربوطه مشخص شد بارکش ها، اعم از کامیون وکامیونت وتریلر زمانی که بارشان مصالح ساختمانی و نخاله باشد از یک قانون تبعیت میکنند اما در مواردی که بار مواد غذایی باشد، کامیونت ها مجاز به حمل بار در روز هستند
در مورد دیگر ایشان گفته اند: "حادثه در کنار کارگاه اتفاق افتاده و در خیابان دانشگاه نبوده است." این دروغ شاخداریست که بار جرایم ایشان را سنگین تر میکند. تمامی شاهدان وعکسهای موجود خبر از این می دهند که مکانی که آن مرحومه در آنجا زیر کامیون رفت دقیقا وسط خیابان اصلی دانشگاه بوده است. شاید به همین دلیل بود که حراست دانشگاه از نزدیک شدن دانشجویان به مکان حادثه واحیانا عکسبرداری به شدت واهمه داشت و خون آن مرحومه نیز بلافاصله شسته شد وهیچ کروکی کشیده نشد. اما در صورت نیاز شاهدان عینی حاضر به شهادت در این مورد می باشند. همچنین محل افتادن جنازه نزدیک به 20 متر با درب کارگاه فاصله داشته واصولا یکی از اتهامات این است که چرا اجازه داده شده درب کارگاه نزدیک پررفت وآمدترین نقطه دانشگاه باشد
با این اوصاف سوالات اساسی باقی می ماند که ایشان باید جوابگوی آنها باشند
یک راننده کامیونت یا هر خودروی دیگری بدون گواهینامه چگونه روزهای متوالی در دانشگاه به تردد میپرداخته است؟ با توجه به اینکه بارکش های حمل مصالح ساختمانی از قوانین خاصی تبعیت میکنند از جمله اینکه راننده حداقل سنش میبایست 23 سال باشد، آیا انتظامات دانشگاه از روی چهره این فرد هم نمیتوانست بی گواهینامه بودن وی را تشخیص دهد؟
چرا درب کارگاه ساختمانی در فاصله نزدیکی با پررفت وآمدترین نقطه دانشگاه قرار داشته ومدیران به این مسئله هیچ توجهی نکرده اند؟
با توجه به اینکه گزارش تخلف راننده خاطی دو روز پیش از ماجرا به مسئولین داده شده بود به چه دلیلی این شخص باز هم توانست به تردد غیرمجازش ادامه دهد؟
این ماشین کامیونت بود اما کدام علم وصنعتی هست که کامیون های واقعی را در طول روز در حال تردد ندیده باشد؟
گزارش رفت وآمد با سرعت بالای ماشین رییس انتظامات وموتورهای حراست وخودروهای سنگین که بارها تا آستانه تصادف پیش رفته بودند بارها به مسئولین مربوطه ارائه شده است. چرا هیچ پیگیری درباره نحوه تردد خودروها صورت نگرفت؟
چرا رییس دانشگاه یک عذرخواهی خشک وخالی از دانشجویان علم وصنعت وخانواده مقتول انجام نداده است؟
چرا زمانی که پدر آن مرحومه به تهران آمد ویکی از نزدیکان ایشان هم که دانشجوی علم وصنعت است به استقبال وی رفت، مسئولین حراست که دیدند آن دو به ترکی با هم صحبت میکنند دستپاچه شدند وشخص ترک زبانی را تمام وقت کنار آنها گذاشتند تا نکند آن دانشجو حقایق را به پدر مقتول بگوید؟
البته برای ما انتظار رسیدن حق به حقدار در این کشور را نداریم لیکن بد نیست افکار عمومی از حقایق مطلع باشند
منبع:خبرنامه امیرکبیر
No comments:
Post a Comment