علیرغم تحمیل شرایط ناگواری که از سوی مراکز امنیتی بر دراویش این شهر اعمال می شود ،عکس های ارسالی از این مراسم شاهد و گواه آنست که دراویش اصفهان با صبر و تحمل و با اراده ای مصمم ، مجالس درویشی را در این محل برگزار می کنند
Friday, 30 April 2010
شب گذشته مجلس درویشی در اصفهان طبق معمول برگزار شد
علیرغم تحمیل شرایط ناگواری که از سوی مراکز امنیتی بر دراویش این شهر اعمال می شود ،عکس های ارسالی از این مراسم شاهد و گواه آنست که دراویش اصفهان با صبر و تحمل و با اراده ای مصمم ، مجالس درویشی را در این محل برگزار می کنند
اولین تماس فرامرز ایرانمنش فعال دانشجویی شهر کرمان از زندان اوین

لازم به ذکر است زندان مرکزی در شهر کرمان از سپردن وی به زندان اوین و اداره اطلاعات در تهران خبر داده بود ولی زندان اوین و مراجع قانونی در تهران تا اکنون هم از محل دقیق نگهداری وی ابراز بی اطلاعی کرده اند.
درحال حاضر زندانیان گمنام بسیار در زندانهای مختلف کشور در بلاتکلیفی هستند که با اتهامات بسیار و بدون داشتن وکیل با آینده ای نامعلوم به سر میبرند
منبع:رهانا
رحمت الله باستانی ممنوع التدریس شد

رحمتالله باستانی، استاد 51 ساله دانشگاه که در تاریخ هشتم فروردین ماه سال جاری و در جریان مراسم تشییع همسر آیتالله العظمی منتظری در قم دستگیر و روانه انفرادی شده بود، اخیراً با حکم شفاهی یکی از مسئولین دانشگاه سیستان و بلوچستان از تدریس منع شد. این استاد الهیات و علوم قرآنی، که سابقه 21 سال تدریس را در سوابق خود دارد، پس از طی 9 روز انفرادی، با قید وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شده بود
منبع:خبرگزاری هرانا
روزنامه جمهوری اسلامی: يكي از دانشجويان پسر دانشگاه تهران، اقدام به رقاصي در كلاس كرده است

به نوشته روزنامه «جمهوری اسلامی»، در يكي از كلاسهای بعد از ظهر دانشكده هنرهای زيبا دانشگاه تهران مشاهده شده است كه يكي از دانشجويان پسر اقدام به رقاصي در كلاس كرده است.
اين دانشجو كه به دليل شرب خمر زياد كنترل خود را از دست داده بود، درصدد تعرض به يكي از دانشجويان دختر بر ميآيد.
شاهدان گفتند وي در هنگام نهار و پس از صرف نهار مشروبات الكلي زيادی مصرف كرده بود
منبع: سلیت دانشجو نیوز
به محاکمه وکلا پایان دهید

این در حالی است که ازیکسو بر اساس تبصره 3 مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص انتخاب وکیل توسط اصحاب دعوا مصوب 1370، "وکیل در موضع دفاع از احترام و تامینات شغل قضا برخوردار می باشد" واز سوی دیگر وکیل دادگستری به پشتوانه قسمی که یاد کرده بدون توجه به اغراض سیاسی موکلانش به جز عدالت و احقاق حق منظوری نداشته و به همراه قاضی مستقل و بی طرف ، بال دیگر فرشته عدالت است.
ما اعضای کمپین استقلال کانون وکلا که مطابق مفاد پیمان نامه خویش معتقدیم بهره مندی واقعی ملت از حق دفاع در راستای تحقق دادرسی منصفانه پیوند عمیقی با حضورو فعالیت وكلاي مستقل و آزاده ای دارد که در انجام وظايف حرفه اي خود ، بدور از هر گونه فشار ، اعمال نفوذ، ارعاب، تهديد ، توقيف و هر گونه برخوردي كه منجر به خدشه دار شدن استقلال آنها شود، دارد نگرانی خود را نسبت به برخوردهای فراقانونی فاقد منطق حقوقی که شائبه عدم استقلال قضات را به ذهن متبادر کند اعلام کرده و خواستار پایان بخشیدن به محدودیت و محاکمه وکلای دادگستری که درمقام دفاع بوده و رسیدگی منصفانه و بی طرفانه را با رعایت قوانین و مقررات به انتظار می نشینیم
منبع: مجذوبان نور
Thursday, 29 April 2010
ممانعت از آزادی جهانگیر عبداللهی و احضار مهدی تاجیک دیگر دانشجوی دانشگاه تهران

پیش از این نیز اخبار مختلف از فشارهای زیاد بر این فعال دانشجویی حکایت داشته ایت. جهانگیر عبداللهی بارها تهدید به اعدام شده و بازجویان اظهار داشتهاند وی را "مثل احسان فتاحیان اعدام خواهند کرد."
گفتنی ست که عبداللهی از مسلمانان کرد اهل تسنن است.
هم چنین بنا بر گفته برخی از دانشجویان دانشگاه تهران مهدی تاجیک دانشجوی فوق لیسانس دانشگاه تهران هفته جاری به دادگاه انقلاب احضار شده است. هنوز از جزئیات این احضار خبری در دست نمی باشد.
این فعال مطبوعاتی، در پی دستگیری های گسترده پس از وقایع روز عاشورا توسط نیروهای امنیتی در منزل خود دستگیر و بعد از جابجایی مکرر از چند زندان امنیتی مختلف نهایتا اواخر سال گذشته به بند عمومی 350 زندان اوین منتقل و چند روز مانده به نوروز با قرار وثیقه از زندان اوین مرخص شد. مهدی تاجیک پیش از این نیز در اوایل سال 85 توسط نیروهای امنیتی دستگیر و ماه ها در بازداشت به سر برده است. تاجیک در همان سال توسط دادگاه انقلاب به 2.5 سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
گفتنی است تاجیک از فعالان عرصه خبری و خبرنگار یکی روزنامه های توقیف شده است
منبع:خبرگزاری هرانا
هشت حكم محرومیت از تحصیل دیگر برای دانشجویان دانشگاه یاسوج

اسامی این دانشجویان به شرح ذیل است:
1- امین خسروی دانشجوی رشته جامعه شناسی: 2 ترم تعلیق قطعی و حكم بدوی تغییر محل تحصییل با ارجاع به كمیته انظباطی مركزی.
2- داریوش جلالی- رشته مهندسی مواد: 2 ترم تعلیق.
3- علی امینیان- رشته جامعه شناسی: 1 ترم تعلیق.
4- سجاد جعفری- رشته ادبیات: 1 ترم تعلیق.
5- فرج الله طاووسی- رشته جامعه شناسی: 1 ترم تعلیق.
همچنین دانشجویان الهام صالحی، فرهاد كوه پیما و محمد رضا مباركی در كمیته انضباطی بدوی هر كدام به یک ترم تعلیق محکوم شده اند و منتظر رای كمیته تجدید نظر هستند.
گفتنی است امین خسروی اولین بار در 24 خرداد توسط نیروهای امنیتی به اتهام اغتشاش در شهر و دانشگاه دستگیر شد و پس از یكماه با قرار وثیقه آزاد شد و بار دوم در 16 آبان سال گذشته و پس ازاتمام تجمع اعتراضی دانشجویان توسط مامورین وزارت اطلاعات در صحن دانشگاه دستگیر و پس از بازجویی در اداره اطلاعات به زندان مركزی یاسوج منتقل شد و پس از حدود یكماه با قرار وثیقه ازاد شد
منبع:دانشجونیوز
اعتصاب دانشجویان برای همبستگی با کارگران
اعتصاب غذای دانشجویان در روز ۱۱ اردیبهشت (۱ می) و به مناسبت روز جهانی کارگر و ۱ روز پیش از روز معلم، در همبستگی با معلمان و کارگران سراسر کشور برگزار خواهد شد.
دانشجویان قصد دارند با اعتصاب نمادین، اعتراض خود را نسبت به وضعیت سخت معیشتی و مشکلات کارگران و معلمان و فشارهای اجتماعی بر آنان اعلام نمایند. در این اعتصاب، دانشجویان ضمن حمایت از کارگران، همبستگی خود با معلمان و بخصوص اساتید سراسر کشور را اعلام خواهند کرد.
منبع:دانشجونیوز
تخریب زمین و محل برگزاری مجالس دراویش گنابادی اصفهان

منبع:سایت مجذوبان نور
Tuesday, 27 April 2010
محکومیت نصیر اسدی دانشجوی دانشگاه تهران به هفت ماه حبس قطعی

این فعال دانشجویی پیشتر از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، به دو سال حبس تعزیری محکوم شده بود. علیزاده طبابایی در مورد پرونده دیگر موکل دانشجویش، سجاد ساده نیز گفت: سجاد ساده از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، به دو سال حبس محکوم شد که یکسال آن تعلیق شده بود که ما امروز (سهشنبه) به رای صادره از سوی دادگاه بدوی اعتراض کردیم.
وی که وکالت حسن لاهوتی فرزند فائزه هاشمی را نیز برعهده دارد، درباره این پرونده گفت: منتظر تعیین وقت رسیدگی برای این پرونده از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب هستیم. پیش از این دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرده بود که پرونده اتهامی حسن لاهوتی اشکوری پس از تکمیل تحقیقات، با صدور کیفرخواست به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارسال شده است
منبع:خبرگزاری هرانا
محسن غمين به دو سال حبس تعزيری محکوم شد

شایان ذکر است وی در پی بازداشت های جمعی و سازمان یافته ی فعالین دانشجویی در آذرماه سال 86 که دستکم 30 تن از دانشجویان چپ بازداشت شدند، دستگیر و در دوران حبس تحت شکنجه های شدید جسمی و روحی قرار گرفت. وی اوایل بهمن ماه همان سال با تودیع وثیقه ی 80 میلیونی از زندان اوین آزاد شد.
قاضی مقيسه که اين روزها با صدور احکام متعدد و البته غير عادلانه و غير انسانی به چهره ای شناخته شده در فضای خبری و رسانه ای تبديل شده است رياست اين دادگاه را بر عهده داشته و اين فعال دانشجويی را به ۲ سال حبس تعزيری محکوم کرده است. لازم به ذکر است به دليل حساسيت شديد قاضی مقيسه بر روی وکلای حقوقی و صدور حکم سنگين تر برای فعالان سياسی در صورت اخذ وکيل مدافع، اين فعال دانشجويی به ناچار بدون وکيل مدافع در دادگاه شرکت کرده و قادر به ارائه هيچگونه دفاع حقوقی از خود نبوده است
منبع:دانشجونیوز
تداوم بلاتکليفی مجيد دری، دانشجوی ستارهدار زندانی

مجيد دری فعال دانشجويی و عضو شورای دفاع از حق تحصيل دانشجويی از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به يازده سال حبس تعزيری محکوم شده است و ماههاست که به درخواست تجديد نظرخواهی وی در دادگاه تجديدنظر دادگاه انقلاب رسيدگی نشده است.
مجيد دری از اين يازده سال زندان ،پنج سال آن را بايد در زندان شهر ايذه بگذراند.
وی هماکنون دهمين ماه بازداشت موقت خود را در زندان اوين میگذراند و به گفته خانواده اش مجيد دری که يکی از دانشجويان محروم به تحصيل معروف به دانشجويان ستاره دار است ، پس از انتخابات در تهران نبوده و هيچ نقشی در اعتراضات پس از انتخابات نداشته است .
دانشجويان محروم ازحق تحصيل که با عنوان ” دانشجويان ستارهدار” شناخته میشوند، در روزهای قبل از انتخابات، اعتراض های گستردهای را عليه محمود احمدینژاد، انجام دادند. اين دانشجويان که در دوران رياست جمهوری وی از ادامه تحصيل محروم شده بودند، در تجمعهای خود، به سخنان وی در جريان مناظرات تلويزيونی اعتراض کردند. احمدینژاد در اين مناظرهها ادعا کرده بود که هيچ دانشجوی ستارهداری در دورهی او وجود نداشته است.
هفت نفر از اين دانشجويان ستارهدار، در روزهای پس از انتخابات بازداشت شدند. شيوا نظر آهاری ، مجيد دری و ضيا الدين نبوی، دانشجويان محروم از تحصيلی هستند که همچنان در زندان اوين هستند
منبع: دانشجو نیوز
نماینده مجلس: درباره کوی دانشگاه، منتظر گزارش از مجلس نباشید

آقای انصاری در مناظرهای که به همت انجمن اسلامی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران برگزار شده بود در پاسخ به پرسش یک دانشجو آب پاکی را روی دست همه ریخت و گفت که «تعابیری مثل کمیته حقیقتیاب و ویژه اساسا وجود خارجی نداشته» است.
این نماینده از جناح اقلیت مجلس ایران گفت: «منتظر نباشید گزارشی از سوی مجلس در این خصوص ارائه شود، زیرا کمیتهای نه از سوی رئیس مجلس و نه خود مجلس انتخاب نشده است.»
این در حالی است که پیشتر چندین بار اعلام شده بود که پس از حمله به کوی دانشگاه و مجتمع مسکونی سبحان به دستور علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران، کمیتهای ویژه در این مجلس تشکیل شده است، کمیتهای که گفته میشد پس از افشای وقوع تخلفات مختلف در بازداشتگاه کهریزک که به مرگ سه زندانی منجر شد مأمور شده است که در این زمینه هم گزارشی تهیه کند.
پیشتر در دیماه سال گذشته فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی در واکنش به گزارش «کمیته ویژه مجلس» از حوادث پس از انتخابات این گزارش را ناقص دانسته بود، اما این نخستین بار است که یکی از مقامات در جمهوری اسلامی از اساس منکر وجود چنین کمیتهای میشود.
در حالی که در ۱۱ ماه گذشته و به دنبال حوادث انتخابات چندین مقام جمهوری اسلامی بارها از عباراتی چون «کمیته ویژه» و «کمیته حقیقتیاب» استفاده کردهاند، علی لاریجانی نیز دستکم یک بار در ۲۰ دیماه ۱۳۸۸ از تشکیل این کمیته در مجلس در برابر انتقادات بیشمار نمایندگان حامی محمود احمدینژاد دفاع کرده بود.
در ۲۵ خردادماه ۱۳۸۸، سه روز پس از انتخابات ریاست جمهوری که آقای احمدینژاد پیروز آن اعلام شد، تحصن دانشجويان ساکن کوی دانشگاه تهران در خيابان اميرآباد، با حمله و تيراندازی نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی و لباسشخصیها به خشونت کشيده شد.
تشکلهای دانشجویی ایران به دنبال این حادثه اعلام کردند که در حمله نیروهای امنیتی به کوی دانشگاه تهران دستکم پنج دانشجو کشته شده و صدها نفر بازداشت شدهاند.
سپس، پس از نزدیک به هشت ماه، در اسفندماه سال ۱۳۸۸ فیلمی در رسانههای شهروندی از جمله یوتیوب منتشر شد که ظاهراً توسط نیروهای لباسشخصی گرفته شده و حمله نیروهای امنیتی و انتظامی ایران به کوی دانشگاه و توهین و ضرب و جرح دانشجویان ساکن کوی را نشان میداد.
شورای تهران دفتر تحکیم وحدت به دنبال انتشار این فیلم در بیانیهای خواستار مجازات «فرماندهان و آمران» نیروهایی شد که به کوی حمله کرده بودند و تعلل قوه قضاییه و مجلس ایران در این زمینه را «به منزله تایید این قساوتها» دانست.
جمشید انصاری در گفتوگوی خود با دانشجویان اعلام کرده است که راجع به آن چه که اتفاق افتاده و عاملان آن هیچ ابهامی نیست و مشخص است که چه کسانی به کوی در ۲۵ خردادماه حمله کرده اند، اما «ارادهای برای برخورد وجود ندارد.»
این عضو فراکسیون اقلیت مجلس همچنین اذعان کرده است که عدم تهیه گزارش رسمی از حادثه کوی دانشگاه تهران معلول «کوتاهیهای مجلس در این قضیه» است.
منبع:رادیو فردا
Monday, 26 April 2010
حمله به منزل يك درويش گنابادی در استان فارس و دستگيری وی

در جريان اين حمله و ورود به عنف، شيشه هاي منزل شكسته و آقاي رجبي مورد ضرب و شتم قرار گرفت و ساعتي بعد از سوي مأمورين انتظامي دستگير و به پاسگاه آبگرم شهرستان كوار منتقل شد .
روز شنبه ، به دعوت بهيار رجبي ، آقاي خواجه گراشي از مشايخ سلسله نعمت اللهي گنابادي ، ساعاتي را در منزل وي سپري نمودند كه نيروهاي امنيتي با مراجعه به منزل آقای رجبی، از آقاي خواجه گراشي می خواهند که این روستا را ترک نماید. آخرين خبرها از اين درگيري حكايت از آن دارد كه صبح امروز دوشنبه ، جمعيتي از دراويش و پيروان طريقت نعمت اللهي گنابادي در اعتراض به اين اقدام فراقانوني و رفتارهاي افراطي افراد لباس شخصي ، دست به اجتماعي مسالمت آميز مقابل دادگستري كوار زدند كه با دخالت مقامات قضايي ، اين درويش گنابادي آزاد شد و بررسي بيشتر زواياي مختلف اين حادثه در دستور كار دستگاه قضايي قرار گرفت
منبع:سايت مجذوبان نور
وضعیت نامطلوب شبنم مددزاده در بازداشت
بهروز علوی عضو انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم و فعال دانشجویی در گفتگویی با کمپین بین المللی حقوق بشردرایران، وضعیت جسمی شبنم مدد زاده را وخیم توصیف کرد و گفت: ” متاسفانه شبنم وضعیت جسمی خوبی ندارد. دو هفته پیش به حالت غش و ضعف افتاده بود که او را پیچیده در پتو به بهداری اوین منتقل می کنند.” طی هفته های گذشته اخباری مبنی بر وخامت حال جسمی شبنم مدد زاده، نایب رییس سابق شورای تهران دفتر تحکیم وحدت منتشر شد که حاکی از عدم رسیدگی پزشکی و مداوای او در زندان بود.
شبنم مددزاده، متولد ۱۳۶۷ از ابتدای اسفند ماه ۱۳۸۷، به شیوه ای نامتعارف و به دلایلی نامعلوم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و از آن تاریخ در زندان اوین نگهداری می شود. انتقال این زندانی سیاسی به بند معتادان به مواد مخدر موسوم به بند متادون توسط دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی، اعتراض شدید مدافعان حقوق بشر و پوشش وسیع رسانهای در بین رسانههای غیر حکومتی را در بر داشت.
بهروز علوی در خصوص روند بازداشت و پیگیری پرونده ی شبنم مدد زاده به کمپین گفت: “ایشان از یکم اسفندماه ۱۳۸۷ در شرایطی که به شیوه ی کاملا غیرقانونی دستگیر شده بود در زندان به سر می برد. ایشان از دانشگاه خود که در کرج است عازم تهران بودند که دو خودروی پژو شخصی، تاکسی ایشان را متوقف کرده و به رغم اعتراض خانم مددزاده او را به همراه می برند. آنان در مقابل اعتراض خانم مدد زاده به این شکل بازداشت می گویند دیشب دریک مهمانی شبانه بوده اید و او را به کلانتری رجایی شهر کرج منتقل می کنند و در کلانتری نیز همین دلیل را تکرار می کنند. زمانی که خانم مدد زاده می گویند من در هیچ مهمانی حضور نداشته ام به او می گویند با برادرتان تماس بگیرید که دنبالتان بیایند. اما به محض حضور آقای فرزاد مدد زاده، هر دو بازداشت شده و به زندان اوین منتقل می شوند. اتهام هر دو اقدام علیه امنیت ملی عنوان می شود.”
شبنم مدد زاده مدت ۱۱ ماه برخلاف قوانین آیین دادرسی کیفری در وضعیت بازداشت موقت گذرانده و بیش از هفتاد روز را در سلول انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین سپری کرده است. بهروز علوی همچنین به رفتارهای فراقانونی مقیسه، قاضی پرونده شبنم مددزاده اشاره کرد و افزود: ” متاسفانه شعبه ۲۸ مشکلات زیادی از این قبیل داشته اند و همانطور که در جریان هستید آقای محمد مصطفایی وکیل دادرسی به خاطر همین مسائل شکایتی از این شعبه را مطرح کرده اند. این شکایت به دلیل اطاله دادرسی و رعایت نکردن آیین دادرسی مطرح شده است. در دادگاه بدوی که بعد از ۶ بار به تعویق افتادن و یک سال بازداشت موقت تشکیل شد ، رای دادگاه مبنی بر ۵ سال حبس تعزیری با تبعید به زندان رجایی شهر شبنم و فرزاد مدد زاده صادر شد . در حال حاضر وکلای ایشان، آقای اولیایی فر و خانم ستوده به این حکم اعتراض کرده اند اما پرونده ی او هنوز به دادگاه تجدید نظر ارسال نشده است. چندین بار هم اشاره شده است که آیین دادرسی در روند این پرونده رعایت نشده اما متاسفانه این مساله وجود دارد”.
این فعال دانشجویی همچنین به ملاقات های هفتگی مدد زاده اشاره کرد و افزود : “مشکل این است که محل نگهداری او در بند نسوان و میان زندانیان دیگر، جای مناسبی نیست. البته زندانیان سیاسی دیگری نیز در این بند هستند. اما از نظر پزشکی و خیلی از موارد دیگر رسیدگی درستی انجام نمی شود. به ویژه آن که طی دو هفته اخیر وضعیت ایشان بسیار وخیم بوده و به وضعیت ایشان رسیدگی نمی شود”.
علوی با اشاره به اتهام محاربه و تبلیغ علیه نظام که برای خانم مدد زاده در نظر گرفته شده است، اظهار امیدواری کرد که این حکم در دادگاه تجدید نظر کاهش یابد: ” طبق ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی در مورد اتهام محاربه به کسی اطلاق می شود که از طریق ارتباط با گروه یا سازمان یا تشکل و یا جمعیتی بر علیه حکومت اسلامی دست به اسلحه ببرد و مبارزه مسلحانه کند. اما این امر در مورد ایشان به هیچ وجه صحت ندارد. شبنم مدد زاده نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم بوده است و چنین اتهاماتی در مرام و قاموس او و دفتر تحکیم وحدت نمی گنجد. هنوز حکم قطعی نشده است. حکم باید قطعی شود و بعد هم مسلما مدتی طول خواهد کشید تا پرونده به دادگاه تجدید نظر برود و بررسی شود. بعد از این مرحله باید دادگاه تجدید نظر رای قطعی را صادر کند و بعد به اجرای احکام برود. این یک روند چند ماهه خواهد بود اما امیدوار هستیم که در صورت این که دادگاه تجدید نظر کمی بهتر به پرونده رسیدگی کند رای شکسته شود. امیدوار هستیم که حداقل مساله ی تبعید از حکم حذف شود”.
با وجود گذشت بیش از یک سال از بازداشت مدد زاده، او هنوز امکان استفاده از حق مرخصی را نداشته است. به رغم آن که در آخرین روزهای سال گذشته بسیاری از زندانیان سیاسی با دستور رییس کل دادگستری به مرخصی عید آمدند، مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب این حق قانونی را با گفتن این جمله که “منافق آزاد نمی کنم” از مددزاده دریغ کرد. علوی در این خصوص به کمپین بین المللی حقوق بشرگفت: “پیش از عید، آقای آوایی ریاست کل دادگستری، اعلام کردند که تمام زندانی ها اعم از امنیتی و غیرامنیتی ( به زعم ایشان) که وضعیتشان مشخص است و رای دادگاه در موردشان صادر شده است در صورتی که قرارشان تبدیل شود می توانند به مرخصی عید بروند و تعطیلات عید را در کنار خانواده خود بگذرانند.
وقتی این دستور اعلام شد، خانواده ی خانم مدد زاده به همراه وکیلشان به دفتر رییس کل دادگاه انقلاب مراجعه کردند و ظاهرا نامه ای به ایشان داده می شود با این مضمون که ایشان می توانند از مرخصی استفاده کنند. وقتی به دفتر قاضی شعبه ۲۸ مراجعه می کنند ایشان درخواست را رد و اعلام می کنند: “خیر بنده منافق آزاد نمی کنم”. دقیقا با همین لحن هم این موضوع را عنوان می کنند. اما از نظر قانونی قاعدتا ایشان با توجه به این که ایشان پیشینه ی کیفری هم ندارند الان می توانند از مرخصی استفاده کنند که متاسفانه قاضی شعبه ۲۸ با این حق قانونی ایشان موافقت نمی کنند. هفته ی گذشته هم خانواده ی ایشان به دادگستری تهران مراجعه کردند که متاسفانه نه تنها موفق به ملاقات با آقای جعفری دولت آبادی نشدند و یا حتا وقتی بگیرند بلکه موفق به ملاقات با معاون ایشان خانم دکتر اسدی هم نشدند. اما ظاهرا راهنمایی هایی به آنها کرده اند که امیدواریم منجر به نتیجه شود
منبع: دانشجو نیوز
دانشجوی المپیادی دانشگاه شریف به زندان برگردانده شد

این دانشجوی سال سوم کارشناسی در روز شانزدهم آذرماه ابتدا توسط نیروهای حراست دانشگاه و نیروهای امنیتی حاضر در دانشگاه بازداشت شد و پس از بازجویی در داخل دانشگاه آزاد گردید. اما به نقل از دوستان وی پس از خروج از دانشگاه توسط دو ماشین پژو که خود را نیروهای اطلاعات و امنیتی معرفی کردند بازداشت شده و به پلیس امنیت انتقال یافت.
پس از بازجویی در آنجا به زندان اوین منتقل شده و در ایام بازجویی در انفرادی به سر برده است. به گفته وی قبل از روز عاشورا به وی و چندین نفر دیگر از دانشجویان بازداشتی گفته می شود که به زودی آزاد خواهند شد، اما پس از عاشورا این وعده تحقق نیافته و پرونده وی به شعبه ۲۸ تحت سرپرستی قاضی مقیسه انتقال می یابد.
قابل ذکر است که ۸۴ نفر از اساتید دانشکده، دوستان و همنوردان او در گروه کوهنوردی دانشگاه و همکلاسی های وی طی نامه ای خطاب به ریاست محترم قوه قضاییه خواستار آزادی وی شده اند. علاوه بر این نمایندگی رهبری در دانشگاه و معاونت دانشجویی نیز در نامه های جداگانه ای خواستار تسریع در رسیدگی به پرونده وی شده اند و نامه های جداگانه ای نیز در سطح دانشگاه برای آزادی وی و دیگر دانشجویان دربند تهیه شده است.
با این حال و علی رغم عدم وجود مستندات برای موارد مطرحه در کیفرخواست و عدم قبول اتهامات وارده مبنی بر تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری توسط وی، دادگاه اولیه او را به سه سال حبس تعزیری محکوم کرده است که این حکم توسط وکیل وی مورد اعتراض قرار گرفته است.
علی رغم پیگیری مدام خانواده وی برای آزادی مهدی، قاضی دادگاه تا آخرین لحظه برای تبدیل قرار بازداشت به وثیقه مخالفت می کند و در نهایت به درخواست دادستان تهران دستور مرخصی برای وی صادر می گردد. اما با اتمام تعطیلات نوروز و درست در روز شروع امتحانات به جای مانده از ترم گذشته، وی به بازداشتگاه اوین فراخوانده می شود.
هم زمان با نزدیک شدن به روزکارگر و سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ،موج احضار فعالان سیاسی و بازگرداندن زندانی هایی که به طور موقت ازاد شده بودند ،شدت گرفته است.
لازم به توضیح است که مادر مهدی پس از شنیدن خبر احضار مجدد وی به بازداشتگاه دچار ناراحتی قلبی شده است و تحت درمان به سر می برد
منبع: دانشجو نیوز
بیانیه مطبوعاتی کمیته جهانی دفاع از حقوق دراویش و دانشجویان ایران - سوئد

Sunday, 25 April 2010
خودداری دانشجویان بورسیه از بازگشت به کشور
منبع:اینسایدآف ایران
ابراز نگرانی چهارصد دانشجو از وضعیت میراث فرهنگی خوزستان
این بیانیه به امضای دانشجویان باستانشناسی دانشگاههای تهران، تربیت مدرس، اصفهان، زاهدان، گلستان، دزفول، شوشتر، محمود آباد، محقق اردبیلی و مرودشت رسیده است. بخشی از بیانیه دربرگیرنده انتقادهایی به انتصاب مدیرانی غیرکارشناس و غیرمرتبط با میراث فرهنگی است که به عقیده امضاءکنندگان بیانیه عملکردشان آسیبهایی جدی به میراث، تاریخ و فرهنگ ایران وارد آورده است. بیانیه دانشجویان باستانشناسی ایران ضمن تاکید بر اهمیت جایگاه تاریخی شوش این پرسش را پیش کشیده است که چرا تاکنون اقدامی در جهت ثبت شوش در فهرست میراث جهانی سازمان یونسکو نشده و حتا هیچ پروندهای برای آن نیز در دست تهیه نیست؟
از محوطههای دیگر استان خوزستان که در بیانیهی دانشجویی نسبت به وضعیت آنها ابراز نگرانی شده رامهرمز، ايوان کرخه، گُندی شاهپور، شوشتر، ايذه، مسجد سليمان و اهواز (هرمزد اردشير، چمبه، زرگان) است. اما بخش دیگری از بیانیه دانشجویان باستانشناسی کشور به بررسی عملکرد سازمان میراث فرهنگی در برابر انتقادها اختصاص دارد. تهیهکنندگان بیانیه معتقدند انتقادهای مطرح شده به عملکرد این سازمان «به عوض اصلاح رويه نادرست مديريتی با تکذيبهای پی در پی روابط عمومی سازمان ميراث فرهنگی همراه بوده و بعضاً ادبيات نامناسبی نسبت به منتقدان به کار گرفته شده است که در طی سه دهه گذشته منحصربهفرد بوده و خود جای تأمل و بررسی دارد. «با توجه به چنین رویهای، فعالان دانشجویی از مجلس، قوه قضاییه و سازمان بازرسی کشور درخواست کردهاند بر عملکرد و نحوه انتصاب مدیران در سازمان میراث فرهنگی نظارت بیشتری داشته باشند. بحث بر سر تغییر ساختار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز از دیگر مواردی است که این بیانیه به آن پرداخته و از نمایندگان مجلس خواسته است تا نسبت به نتایج هرگونه ادغام این سازمان با سایر وزارتخانهها یا سازمانها، بررسی درستی به عمل بیاورند
منبع:خبرگزاری هرانا
هشدار دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال نسبت به سوء قصد به جان مهدی کروبی

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: طی روزهای اخیر رسانههای حامی کودتا شایعات متعددی درباره سلامتی شیخ مهدی کروبی منتشر نموده مدعی شدهاند که ایشان از بیماری سخت و کشنده ای رنج میبرد. پیرو درج این شایعات، خانواده شیخ شجاع، بیماری ایشان را تکذیب کرده از سلامت کامل مهدی کروبی خبر دادند. عملکرد مهدی کروبی چه پیش از انتخابات و چه پس از آن، عملکردی درخشان، شجاعانه و در مسیر دفاع از دموکراسی و حقوق اساسی مردم بوده است و همین عملکرد است که او را به خاری در چشم مستبدین، جنایتکاران و دشمنان آزادی بدل نموده است. خاطره حذف فیزیکی منتقدین و دگراندیشان در تمامی این سالها بر ضمیر همه ایرانیان نقش بسته است؛ حذف فیزیکی مخالفان از طریق خوراندن موادی که منجر به بروز بیماریهای کشنده در آنها می شود یکی از روشهای شناخته شده حکومتهای سرکوبگر است که در سالهای اخیر به کرات توسط دستگاه امنیتی روسیه مورد استفاده قرار گرفته است.
ما دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران نسبت به هر گونه سوء قصدی نسبت به جان شیخ مهدی کروبی هشدار داده از آنجا که ایشان بنا بر گفته خانوادهشان در سلامت کامل به سر میبرند، ابتلای ایشان به هرگونه بیماری سخت، کشنده و لاعلاج در ماههای پیش رو را توطئهای از جانب کودتاچیان برای حذف یکی از رهبران شجاع و خطشکن جنبش دموکراسیخواهی سبز مردم ایران میدانیم. که بدون تردید مسئولیت آن بر عهده کوتاچیان و حامیان خارجیشان است. دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران
پنجم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه
منبع: دانشجو نیوز
Saturday, 24 April 2010
زندگی نامه عبدالرضا قنبری معلم و مدرس دانشگاه محکوم به اعدام
عبدالرضا قنبری معلم پاکدشتی که روز دوشنبه 14 دی ماه 88 در دفتر دبیرستان مدرس حصار امین پاکدشت و در حین انجام تدریس توسط 5 تن از مأموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بند 209 در زندان اوین منتقل شد پس از گذشت یک ماه توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب محاکمه و به اعدام محکوم شده است.
متن زیر مختصری از زندگی نامه این معلم اعدامی است که اشاره ای به فعالیت های فرهنگی نامبرده نیز دارد.
آقای قنبری در تاریخ 17 خرداد 1346 در خانواده ای متوسط و فرهنگی در روستای چماز کتی قائم شهر در استان مازندران به دنیا آمد، تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای چمازکتی گذراند تحصیلات دوره متوسطه را در رشته فرهنگ و ادب در دبیرستان مطهری قائم شهر به پایان برد، وی سپس وارد دانشکده ادبیات واحد نوشهر- چالوس شد و در دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در سال1374 فارغ التحصیل شد و در مهر همان سال به استخدام آموزش و پرورش در آمد و در دبیرستانهای شهرستان گرمسار از استان سمنان مشغول به کار شد وی در سال 76 در دانشکده ادبیات واحد تهران موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد و همزمان با تدریس در مدارس به تدریس در دانشگاه نیز مشغول شد.
آقای قنبری در روز سه شنبه 13 شهریور سال 86 توسط مأموران وزارت اطلاعات مازندران بازداشت شد و به مدت 120 روز را در سلول انفرادی گذراند و سپس در دی ماه 86 آزاد شد و به حکم دادگاه انقلاب ساری به 6 ماه انفصال از خدمت محکوم و از تدریس وی جلوگیری به عمل آمد و در همان سال به شهرستان پاکدشت در استان تهران تبعید شد.
وی روز دوشنبه 14 دی ماه 88 در دفتر دبیرستان مدرس حصار امین پاکدشت و در حین انجام تدریس توسط 5 تن از مأموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بند 209 در زندان اوین انتقال یافت و بلافاصله در شرایط روحی و روانی خاصی بازجویی از ایشان آغاز گردید.
مراحل بازجویی از ابتدای دستگیری تا تشکیل دادگاه 25 روز به طول انجامید و این در شرایطی بوده که بازجویی از نامبرده در این مدت به صورت مداوم و تحت فشارهای روحی و جسمی شب و روز به عمل می آمد.
توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی و به اتهام محاربه و تبلیغ مؤثر علیه نظام به اعدام محکوم گردید.
نامبرده پس از تحمل یک ماه سلول انفرادی در بند 240 زندان اوین به بند 350 این زندان منتقل شد
منبع:خبرگزاری هرانا
هجوم مأموران به منزل عابد توانچه و تلاش برای پلمب منزل در ازای وثیقه

عابد توانچه فعال سابق دانشجویی طیف چپ و از اعضا سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر است که دی ماه گذشته از سوی دادگاه انقلاب اراک به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. اما دادگاه انقلاب اراک از ابلاغ کتبی حکم خودداری نمود در نتیجه عابد توانچه و وکیل وی ناصر زرافشان از امضای ابلاغ حکم که به صورت شفاهی ابلاغ شده بود خودداری کردند. سپس قاضی پرونده در اقدامی کاملاً غیرقانونی حکم یک سال حبس تعزیری این فعال دانشجویی را بدون ارسال به دادگاه تجدید نظر برای اجرای حکم به بخش اجرای احکام زندان فرستاد.
در پی این اقدام غیر قانونی قاضی پرونده، بلافاصله شکایتی توسط دکتر زرافشان تنظیم و پرونده قاضی به دادگاه انتظامی قضات فرستاده شد اما با فشار اطلاعات شهرستان اراک، دادستانی این شهر حکم را تأیید یافته تلقی نمود و مأموران اجرای احکام چندین مرتبه (حتی در لحظه تحویل سال) برای بازداشت این فعال سابق دانشجویی به منزل وی هجوم آوردند.
سرانجام صبح امروز مأموران با حضور در منزل شخصی وی که سند آن به عنوان وثیقه آزادی موقت در دادستانی توقیف بود، اقدام به جمع آوری وسایل منزل به قصد توقیف آن نمودند که با مقاومت اهالی منزل موقتاً از اقدام خود منصرف شدند اما تهدید کردند که با توجه به در دست داشتن حکم تخلیه، در اسرع وقت خانه را پلمب خواهند کرد.
هم اکنون خانواده این فعال سابق دانشجویی در شرایط روحی بسیار نامناسبی قراردارند و مأموران امنیتی نیز با تماس های تلفنی مکرر و تهدید خانواده برای تحویل وی آسایش را از آنان سلب نموده اند
منبع:دانشجونیوز
دادگاه پدرام رفعتی فعال دانشجویی دانشگاه امیرکبیر امروز برگزار می شود

وكالت این دانشجو را پرویز جهانگیر راد بر عهده دارد كه به علت كارشكنی كاركنان دادگاه انقلاب و شخص قاضی صلواتی تا لحظه آخر ساعات اداری چهارشنبه موفق به مطالعه پرونده وی نشده بود. كاركنان دادگاه انقلاب از ورود پدرام رفعتی و وكیل وی به دادگاه انقلاب ممانعت به عمل آورده و به نقل از قاضی صلواتی عنوان کرده اند: "حاج آقا می گوید اجازه نمی دهم متهمانم وكیل داشته باشند".
لازم به ذكر است در دادگاه هایی كه تاكنون قاضی صلواتی قضاوت آن را بر عهده داشته متهمان یا دارای وكیل تسخیری بودند، که طبیعتا توان ارائه دفاع مناسبی از متهم را نداشته اند، یا از ورود وكلای مستقل متهمان به جلسه دادگاه جلوگیری شده بود. پیش از این نیز دادگاه مجید توكلی دانشجوی دربند پلی تكنیك نیز به همین شكل بدون حضور وكیل برگزار شده بود
منبع:دانشجونیوز
Friday, 23 April 2010
حجت الاسلام میراحمدی از اساتید منتقد حوزه و دانشگاه به خلع لباس روحانیت محکوم شد.

در پی تقلبات گسترده در انتخابات ریاست جمهوری پیشین و سرکوب های خونین اعتراضات پس از آن موج گسترده ای از نارضایتی اساتید و روحانیون برجسته حوزه علمیه قم را فراگرفته است.
به نظر می رسد سیاست حذف تدریجی اساتید منتقد در دانشگاه ها، به حوزه های علمیه و روحانیون منتقد نیز سرایت کرده است
منبع:دانشجونیوز
برگزاری تولد میلاد اسدی در پنجمین ماه اسارت وی

منبع:ادوارنیوز
اجرای احکام نیما نحوی و حسین جلیل نتاج، دو تن از فعالین دانشجوئی در بابل
این دو فعال دانشجوئی به ۱۰ ماه حبس تعزیری و ۱ سال محرومیت از تحصیل محکوم شدند.به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، نیما نحوی، عضو انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی نوشیروانی، در حوادث پس از انتخابات به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و حسین جلیل نتاج به اتهام واهی بمب گذاری در دانشگاه علوم پزشکی بابل در زندان اداره اطلاعت ساری و بابل بازداشت بودند.
گفتنی است تعداد دانشجویان دربند زندان متی کلای بابل به ۵ تن رسیده است. پیش از این محسن برزگر (دبیر فرهنگی سابق دانشگاه صنعتی نوشیروانی) و ایمان صدیقی (دبیر سیاسی سابق دانشگاه نوشیروانی) به همراه محمد اسماعیل زاده دانشجوی دانشگاه پیام نور بابل دوران محکومیت شان را در زندان متی کلای بابل می گذراندند.
چندی پیش محسن برزگر در زندان متی کلا توسط مجرمین خطرناک مورد ضرب و شتم قرار گرفت و راهی بهداری زندان شد و همچنین ایمان صدیقی در اثر فشارهای ناشی ازبازجوئی دچار خونریزی معده شد که تا کنون خانواده های این دو دانشجو موفق به تماس با فرزندانشان نشدند.به گزارش این خبر به نقل از منابع آگاه حال این دو دانشجو وخیم گزارش شده است و هم چنین مسئولین دادگستری بابل از اعطای مرخصی استعلاجی ممانعت می کنند
منبع: دانشجو نیوز
Thursday, 22 April 2010
میلاد فدایی دانشجوی دانشگاه آزاد به یک سال حبس تعزیری محکوم شد

پیش از این اتهام این دانشجوی دانشگاه آزاد، «تبلیغ علیه نظام» اعلام شده بود.
حکم یک سال حبس تعزیری درحالی به فدایی ابلاغ شده که بیش از چهارماه از بازداشت موقت او میگذرد و دادستان با تبدیل قرار بازداشت وی به وثيقه یا کفالت موافقت نکرده است.
وی بیش از ۳۵ روز از بازداشتش را در بند ۲۰۹ زندان اوین مبحوس بود و پس از آن تا امروز در بند ۳۵۰ زندانی است.
میلاد فدایی دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب روز ۱۱ آذر ماه سال گذشته در منزلش توسط پنج تن از ماموران لباس شخصی با حکم دادگاه انقلاب پس از تفتیش منزل و توقیف کتابها و هارد کامپوترش بازداشت شد.
منبع:کمیته گزارشگران حقوق بشر
Wednesday, 21 April 2010
صدور حکم سه سال حبس قطعی برای محمد پور عبدالله
محمد مصطفایی، وکیل پورعبدالله در گفتگو با بامدادخبر، با اعلام نقض حکم اولیه موکلش از سوی شعبه 36 دادگاه تجدیدنظر استان تهران و کاهش آن به سه سال حبس تعزیری، عنوان کرد که هماکنون این حکم به شعبه ششم اجرای احکام ابلاغ شده است و موکلش از این پس میتواند هم چون سایر زندانیان از شرایط مرخصی استفاده کند. مصطفایی هم چنین ابراز امیدواری کرد که در هفتههای آینده با سپری شدن نیمی از مدت محکومیت موکلش، وی بتواند از آزادی مشروط و یا عفو برخوردار شود.
محمد پورعبدالله، دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه تهران، که از دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب به شمار می رود، بیستوچهارم بهمن ماه سال ۸۷، هم زمان با بازداشت علیرضا داوودی، دانشجوی آزادی خواه و برابری طلبی که در تاریخ 5 مردادماه سال 88 به طرز مشکوکی جان باخت؛ در منزلاش در تهران دستگیر و بیش از یک ماه را در سلول انفرادی بند 209 نگهداری شد و پس از آن در روز بیست و هشتم اسفند او را به زندان قزلحصار منتقل کردند. شایان ذکر است نگهداری وی در زندان قزل حصار در شرایطی صورت میگیرد، که این زندان در طبقه بندی سازمان زندان ها محل نگهداری مجرمانی با جرایم شرارت، قتل، تجاوز و... میباشد
منبع:خبرگزاری هرانا
لایحه وکلای دراویش در پاسخ به کیفر خواست دادستان گناباد

باسمه تعالی
ریاست محترم شعبه 101 دادگاه عمومی جزائی گناباد
باسلام
احتراما اینجانبان فرشید یداللهی فارسی ، امیر اسلامی بورکی ، داود منتظری لاری ، ابراهیم شنبدی و سید یاسر جلالی املشی وکلای آقایان عباسعلی افکار ، علی افکار، عباس حقيقي بيدختي ( متصدي مزار سلطاني بيدخت ) وخانم معصومه سالاری، در پرونده کلاسه 881411 مطالب ذیل را در جهت دفاع از حقوق قانونی موکلین به استحضار میرسانیم
در مورد اتهامات منتسبه به موکلین بررسی و دقت نظر در موارد ذیل ضروری میباشد ؛
بیش از صد سال است که اهالی بیدخت، دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی و دوستداران عرفان و تصوف حقه اسلامی، اموات خود را در مزار متبرک سلطانی بیدخت دفن کرده و در این مدت دفن اموات باعث تهدید علیه بهداشت عمومی آن منطقه نبوده است ، حال چه عاملی منجر به حساسیت تمام ارگانهای دولتی و قضائی از جمله اداره بهداشت، برق و گاز ، محیط زیست ، اداره اوقاف، فرمانداری، شهرداری، اداره اطلاعات، اطلاعات نیروی انتظامی، کلانتری، شورای تامین شهر و استان، دادستان و رئیس دادگستری شهرستان گناباد در این خصوص شده است
اولین موردی که پس از مطالعه کیفر خواست دادستان به ذهن هر انسان منصفی متبادر میشود؛ موضوع مسبوق به سابقه اعتقادات مذهبی متهمین یعنی دراویش گنابادی است که پیرو تخریب و پلمپ حسینیه های آنان در قم ،بروجرد، اصفهان ، چرمهین، کیش ، عسلویه و همچنین اخراج آنها از مراکز و ادارات دولتی و ...، حال نوبت به ممانعت از دفن اموات آنان در مکان متبرک مزار سلطانی بیدخت رسیده است و جالبتر آن که، در تمامی این موارد همه ارگانها و نهادهای اداری ، قضائی ، انتظامی و امنیتی با اتحادی مثال زدنی، جرایم پنهانی متعددی که در صد سال اخیر مستور بوده را کشف و در جهت حفظ بهداشت عمومی !! به محاکمه میکشانند . حتی دادستان در کیفر خواست خود تهدید به رفع تصرف!! این مکان هم مینمایند
بنابراین پایه و اساس صحبت از مواد قانونی و عناصر و مراحل متشکله اتهام در جهت دفاع از حقوق موکلین بیهوده وغیر موثر است . چرا که بارها گفته شده ولی مسولین نشنیده اند
در قانون اساسی و قوانین مدون، حقوق قانونی شهروندان کشور، مشخص شده و سلایق فردی وسیاسی مسئولان مفسر آن نیست و نبایستی میان اقشار مختلف جامعه به دلیل اعتقاداتشان ، تبعیض قائل شوند و حد و حدود آنرا به میل خود کم و زیاد نمایند. قرآن مجید میفرماید : "فلاتتبعو الهوا ان تعدلو" . حضرت علی ابن ابیطالب میفرمایند : به شخصی که غیر از خدا کسی ندارد تعدی نکنید چراکه خدا همه کس اوست . حضرت اباعبدالله الحسین میفرمایند : اگر دین ندارید حداقل آزاد مرد باشید
قانون اساسی و قانون حفظ حقوق شهروندی و آزادیهای مشروع ؛ به موضوعاتی از جمله : آزادی بیان ،ممنوعیت تفتیش عقاید ، تساوی افراد جامعه در مقابل قانون ، اصل استقلال قضائی ،اصل عدالت و اصل برائت تاکید نموده است. ماده 570 قانون مجازات اسلامی بیان میدارد : "هریک از مقامات و مامورین دولتی که بر خلاف قانون ، آزادی شخصی افراد ملت را سلب نماید یا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسی محروم نماید علاوه بر انفصال و محرومیت سه تا پنج سال از مشاغل دولتی به حبس از 6 ماه تا سه سال محکوم خواهد شد" . ووو
اینک در جهت دفاع از حقوق موکلین خود تذکر مواردی را ضروری می دانیم
مزار متبرک سلطانی ؛ عامل سلامت روانی اهالی بیدخت
عرفان و اعتقادات مذهبی تاثیر بسزایی در اندیشه ، احساس و روابط اجتماعی انسان دارد و سلامت جسمانی و بهداشت روانی فرد را تضمین میکند. مطالعات نشان داده است؛ افراد معتقد به خدا (بدون در نظر گرفتن نوع مذهب) رفتار و تفکرشان بسیار سالمتر و بهنجارتر از افراد "بدون اعتقاد یا با اعتقادات ضعیف" میباشد. آثار یاد مرگ و معاد در بهداشت و سلامت روان ، انسان را به تلاش و فعالیت سودمند و هدفدار سوق میدهد. لذتها و خوشیهای غیرواقعی و زودگذر را، که معمولا مخرّب روح و روان آدمیاند، از بین میبرد. تنگنظری واحساسهای کینهتوزانه و حسودانه را در فرد از بین میبرد و قلب را جلا و صفا میبخشد. روح امید و مقاومت در برابر سختیها را در فرد تقویت مینماید. محبت و علاقه فرد را به خداوند و امور پایدار و قابل اعتماد تقویت مینماید. احساس رحمت، شفقت و محبت به دیگران را در فرد تقویت میکند. توجه به معاد انسان را از حالت انزوا و کنارهگیری رهایی میبخشد. کسی که به یاد مرگ و قیامت است، بیشتر میکوشد و بهتر به جامعه خدمت میکند و کسی که از جامعه منزوی است، در حقیقت مرگ را فراموش کرده است. این مطالب به خوبی دلالت دارد بر اینکه یاد معاد ، حرکت آفرین است. بنابراین دفن اموات مشکل روانی برای مردم ایجاد نمی کند و یاد مرگ یکی از فاکتورهای ایجاد سلامت روانی است و مزار متبرک سلطانی نیز خود آرام بخش روح و روان مردم است و حجم کثیر زیارت کنندگان و مسافران، گویا و شاهد این مدعاست . موضوعی که بعضاً مطرح می شود این مکان در بافت شهری قرار دارد و این امر عامل ایجاد اخلال در سلامت روانی اهالی شده است ، توهمی(بهانه ای) بیش نیست چرا که بسیاری از زیارتگاههای کشور در درون بافت شهری قرار دارند . نهایت آنکه طرح موضوع اخلال در سلامت روانی جامعه بهانه سیاسی برای تعدی به حقوق دراویش است و برخوردهای اطلاعاتی و قضایی با مزار متبرک سلطانی ، مصداق بارز تهدید و اخلال در سلامت روانی اهالی بیدخت ، دراویش و همه شهروندانی که دغدغه حقیقت مذهب تشیع و عرفان و تصوف حقه را دارند ، می باشد و دلسوزان فرهنگ و تمدن ایران و حامیان حقیقی مذهب تشیع روزی مسببین این آشفتگیهای مصنوعی و عمدی را بازخواست و به محاکمه می کشند
مزار سلطانی بیدخت گورستان نیست ، زیارتگاه است
وقتی اندیشه ای برای حاکمیت یک نوع نگرش خاص در جامعه و تثبیت آن ، حسینیه دراویش را حسینیه نمی داند و نام "مسجد ضرار" برآن می نهد و هر آنچه غیر از خود را بر باطل می انگارد ، تعجبی ندارد که زیارتگاه اهل معرفت را نیز بدان جهت که از قبل آن عآیدات و منافعی ندارد، گورستان بنامد . اگر اینگونه نیست چرا آرامگاه ائمه را گورستان نمی نامید ؟ چرا هزاران امام زاده را در کشور با این واژه نمی خوانید؟ صرف بستگی نسبی و سببی به ائمه اطهار(ع) عامل بزرگی نمی شود، چرا که اگر اینگونه بود پسر نوح و جعفر کذاب هم احترام داشتند ! پیامبر فرموده اند: " علمای امت من بالاتر از انبیاء بنی اسرائیل می باشند" . بزرگی و کرامت امامزاده ها یا آرامگاه آنها در هیچ لابراتواری آزمایش و حجم آن اندازه گیری نمی شود وارزش گزاری نمی گردد. این اعتقاد مردم و احترام آنها به این مکانهاست که به آن قداست می بخشد . در واقع احترام به این مکانها ،احترام به اعتقادات مردم است . مزار متبرک سلطانی برای جماعتی از مسلمانان و شیعیان این کشور محترم و مقدس است . چرا با استفاده از واژگانی چون گورستان ، احساسات دینی دراویش را جریحه دار کرده و با بکار بردن این الفاظ در محکمه، از قانون برای برخورد با آنها استفاده ابزاری می شود ؟
در میان مردم سوگند و قسم به پیر متداول و رایج است و ریشه در فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان دارد .علیرغم تمامی تبلیغات سوء معاندین تصوف این موضوع نشان می دهد حتی نام مرشد و پیر طریقت در میان مردم مقدس است . اگر به شجره نامه بسیاری از زیارتگاههای کشور مراجعه و توجه نمایید، می بینید عموماً از مشایخ و بزرگان صوفیه می باشند که مردم به دلیل احترام و اعتقادی که به آنها دارند، وصیت کرده ومبالغ هنگفتی را برای خرید جای قبر هزینه می کنند تا در این زیارتگاهها به خاک سپرده شوند و این مکانها عموماً در شلوغ ترین مناطق شهرها و روستاها می باشد. نمونه آن شاه دایی الله در شیراز است که محل دفن دو تن از مشایخ صوفیه یکی جناب شاه داعی از مشایخ شاه نعمت الله ولی و دیگری جناب شیخ محسن سروستانی(صابر علی) از مشایخ جناب سلطانعلیشاه گنابادی است.آیا در یک منطقه کویری همچون گناباد، عاقلانه نیست بجای سنگ اندازی و اشکال تراشی و ایجاد بحران و ستیز اعتقادی ، با احترام به این مکان واحترام به اعتقادات مردم بیدخت و دراویش و دوستداران عرفان وتصوف اسلامی، در شکوفایی مذهبی ،فرهنگی و اقتصادی این منطقه تلاش کنید؟
دادگاه تفتیش عقیده
در این پرونده دو تن از متهمین تنها به دلیل اقرار به درویش نبودن آزاد شدند. برای آزادی این دو نفر به دو جهت از خدا شاکریم ،اول اینکه دو بیگناه به صورت اتفاقی ! آزاد شدند. دوم، برای اینکه، با آزادی این دو اثبات می شود که این پرونده صرفاً جنبه اعتقادی دارد و برگزاری این دادگاه مصداق بارز دادگاه تفتیش عقیده و بازگشت به دوران قرون وسطی در عدلیه ایران می باشد . زیرا اگر فعل و ترک فعلی که قانون آنرا جرم می داند ملاک و انگیزه تشکیل دادگاه باشد ، اقرار به درویش بودن یا نبودن که امری اعتقادی است، نبایستی در نوع برخورد با متهمان، تفاوتی ایجاد کند در صورتی که اینگونه نیست
دخالت مراکز امنیتی در پرونده دراویش
مراکز اطلاعاتی در ساختار نظامهای سیاسی همچون سلسله اعصاب در بدن انسان عمل می کنند . وظیفه آنان رساندن اطلاعات صحیح و منطبق با واقعیت به مراکز تصمیم گیرنده می باشد و هرگونه خطر بالفعل و بالقوه که نظام را تهدید می کند تشخیص ، شناسایی و به مراکز مربوطه گزارش می دهند . همانگونه که مسئولیت عصب مقابله با میکروبها و تهاجمات وارد بر بدن نیست مراکز امنیتی نیز چنین وظیفه ای ندارند و این موضوع منطبق بر اصل تفکیک قوا مندرج در قانون اساسی است . اقتضای تشکیلات مراکز امنیتی اختفاء و سری بودن ساختار آن است و همین موضوع باعث می شود نوعی استقلال نسبت به مراکز اداری دیگر داشته باشند . دستیابی مراکز امنیتی به قدرت خارج از ضوابط قانونی و گسترش حوزه عمل آنها بیرون از وظایف محوله ای که قانون معین نموده است، این مراکز را از اهداف اولیه که خدمت به مردم و تبعیت از قانون است دور می کند . اگر بر مراکز امنیتی و عملکرد آنها نظارتی نباشد این مراکز ابزار حاکمیت قانون واقتدار آن نخواهند بود
تحلیلهای سیاسی از سوی این مراکز زمانی که منطبق با واقعیتها نباشد بزرگترین عامل سقوط حکومتها و نظامهای سیاسی می شود زیرا پیامها و گزارشهای اشتباه به حاکمان کشور آنها را به اتخاذ تدابیری وادار می کند که دوستان خود را از دست داده و دشمنان را خرسند می سازد و عامل اصلی در فاصله گرفتن منافع حاکمان از منافع ملتها خواهد بود . از این رو اگر دستگاه قضایی تحت تأثیر قدرت و نفوذ مراکز امنیتی چشم بر حقیقت ببندد ضمن آنکه بزرگترین ضربه و خیانت به قانون یعنی در حقیقت خیانت به مردم را مرتکب شده است، بستر ساز نابودی نظام می شود . قانون رفتار و فعل افراد را ملاک تشخیص خوب و بد قرار می دهد و نیت و باطن افراد در حوزه معرفتی قانون و سیطره تشخیص انسانها نیست و این حوزه اختصاص به خداوند دارد . مأموران امنیتی برای انجام وظایف خود مجبور به تجسس می باشند و تجسس از منظر قرآن فعلی حرام است که می فرماید : يٰا اَيُّهَا ٱلَّذينَ ٰامَنوُا ٱجْتَنِبوُا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعْضَ ٱلظَّنِّ اِثْمٌ وَ لاتَجَسَّسوُا وَ لايَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً اَيُحِبُّ اَحَدُكُمْ اَنْ يَأكُلَ لَحْمَ اَخيهِ مَيْتاً فَكِرَهْتُمُوُهُ وَ اتَّقوُا ٱللّهَ
بنابراین مأموران امنیتی همیشه در معرض خطا و اشتباه هستند و به همین دلیل است که قانونگذار وزارت اطلاعات را ضابط دستگاه قضایی قرار نداده است . ماموران امنیتی در واقع با انجام فعلی به واقع حرام، امنیت را به مردم می دهند و در همین دنیا بر پل صراط حرکت می کنند که هر لغزشی باعث سقوط شان در دنیا و آخرت شده و حیات، آبرو و حقوق انسانها را نیز لگد مال اشتباهات خود می کنند، لذا مسئولین دستگاه قضا موظفند با اتخاذ تدابیری مبتنی بر قانون از لغزش این مراکز بکاهند . ارجاع پرونده و محول نمودن امر تحقیقات قضایی به مراکز امنیتی بنا بر آنچه گفته شد نه تنها عملی غیر قانونی و تعدی به حقوق دفاعی مردم است بلکه به تعبیری اجحاف و ستم در حق مأموران این مراکز نیز به شمار می رود
بررسی حقوقی اتهام منتسبه به موکلین
موکلین محترم به اتهام تهديد عليه بهداشت عمومي از طريق دفن اموات در محل ممنوعه باستناد ماده 688 قانون مجازات اسلامي تحت پیگرد قضایی و محاکمه قرار دارند
ماده 635 قانون مجازات اسلامي صراحتاً اعلام مي دارد: "هر كس بدون رعايت نظامات مربوط به دفن اموات جنازه اي را دفن كند يا سبب دفن آن شود يا آنرا مخفي نمايد به جزاي نقدي ازيكصد هزار تا يك ميليون ريال محكوم خواهد شد" حال با اين وجود كه "دفن اموات در محل ممنوعه " خود عنوان مجرمانه خاصي محسوب مي شود كه در مقررات جزائي ايران پيش بيني گرديده ، چگونه مي شود با استناد به ماده قانوني ديگري كه هيچ ارتباطي به دفن اموات در محل ممنوعه ندارد، شخصی را مورد محاکمه قرار داد ؟ چرا كه بموجب تبصره2 ذيل ماده 688 قانون مجازات اسلامي منظور از آلودگي محيط زيست عبارتست از پخش يا آميختن مواد خارجي به آب يا هوا يا خاك يا زمين بميزاني كه كيفيت فيزيكي يا شيميائي يا بيولوژيكي آن را بطوري كه بحال انسان يا ساير موجودات زنده يا گياهان يا آثار يا ابنيه مضر باشد تغيير دهد و اين موارد جنبه حصري داشته و با هيچ استدلالي نمي توان دفن اموات را مشمول اين ماده از قانون مجازات دانست. با تأسف بايد بعرض برسانیم دادستان گناباد با القاء شبهه ، علیرغم وجود نص قانونی در خصوص اتهام منتسب به موکلین ، در مطابقت عمل انتسابي با مقررات جزایی دچار قصور و تخلف انتظامی شده است و برخلاف قانون ، دفن اموات در محل ممنوعه را تهديد عليه بهداشت عمومي تلقي نموده است
دادستان درکیفرخواست اصداري به مصوبه مورخ27/3/87 شبكه بهداشت گناباد مبني بر ممنوع بودن دفن اموات در مزار متبرك سلطاني اشاره داشته كه وكيل متولي محترم مزار سلطاني بيدخت در تاريخ 26/12/87 اعتراضيه اي را به طرفيت شبكه بهداشت گناباد ارسال كه در اين راستا " شبكه بهداشت طي نامه شماره 000222/3/ب/م مورخ27/12/87 به فرمانداري گناباد اعلام مي دارد بنا بر قوانين مربوطه صدور چنين حكمي براي مزار سلطاني بيدخت غير قانوني مي باشد." نسخه اي از نامه فوق نيز به دادستاني گناباد ارسال شده كه فرمانداري و دادستاني تا كنون هيچ پاسخي به اين نامه نداده و همچنان اين نامه مسكوت مانده است و لازم است تکلیف آن در این محکمه روشن شود و از مراکز ذیربط استعلام گردد
عدم وجود عنصر روانی اتهام انتسا بی
با توجه به محتویات پرونده مطروحه و واقعیات موجود ، مشهود است که بقعه متبرک مزار سلطانی بیدخت از اماکن مذهبی و مقدسه دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی که از شیعیان خالص اثنی عشریه هستند ، میباشد . به همین خاطر اشخاص براساس اعتقادات اصیل دینی ، وصیت به دفن خود در این مکان مینمایند . مطابق نص صریح قرآن و فتاوی معتبر ومتعدد ، اجرای وصیت واجب وعدم اجرای وصیت حرام میباشد . بنابراین هیچ بخشنامه و یا دستورالعمل منطقه ای نمیتواند اعتقادات مذهبی و شرعی افراد مخصوصا شیعیان خالص اثنی عشری یعنی دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی را تحت الشعاع قرار داده تا مرتکب فعل حرام گردند
با توجه به این موضوع عمل موکلین فاقد سوء نیت خاص و عام (که همان وقوع عمد در ارتکاب فعل مثبت مجرمانه است) ، میباشد . لذا علاوه براینکه موکلین جرمی مرتکب نشده اند بلکه براساس تعالیم شرع مقدس عمل واجبی را که ترک آن حرام بوده انجام داده اند
در پايان نظر به دلايل و مراتب معروضه و مقررات قانوني و اصول استنادي قانون اساسي و قوانین جاریه ،تقاضاي رسيدگي و صدور حكم برائت موكلین از بزه انتسابي مورد استدعا است
با تجدید مراتب احترام و تشکر
منبع: مجذوبان نور
Tuesday, 20 April 2010
نامه دو تن از وکلای مدافع دراویش به کمپین استقلال کانون وکلا

ضمن تشکر و قدردانی از همکاران عزیز که حمایت خود را اعلام نموده اند ،به استحضار میرساند که در جريان دستگيري و بازداشت غيرقانوني عده اي ازدراويش از سوي اداره اطلاعات جزیره كيش و محاكمه آنها در ديماه سال 1387، اینجانبان فرشيد يداللهي فارسي و اميراسلامي از وكلاي دادگستري و عضوكميسيون حقوق بشر كانون وكلاء دادگستری فارس ، دفاع از حقوق دراويش رابرعهده گرفتیم اما ، با شكايت اداره اطلاعات تحت عنوان نشراكاذيب وتشويش اذهان عمومي و مقامات و جعل عنوان وکالت ، مورد پيگرد قرار گرفته ودر 5 جلسه متوالي و به مدتی حدود 20 ساعت ، بازجويي و محاكمه شده ایم .
با آنکه شعبه اول دادگاه انقلاب جزيره كيش با توجه به دفاعیات اینجانبان دراويش نعمت اللهی گنابادي (موکلین ) را تبرئه كرد ، اما با اعمال نفوذ برخی مراکز قدرت که مصونیت وکیل را در موضع دفاع برنمی تابند ، اكنون پس از گذشت 18 ماه ، مجدداً براي اخذ آخرين دفاع به شعبه 102 دادگاه عمومی جزائی احضار شده ایم . طریق دفاع قانونی ازخویش را کم و بیش می دانیم که هر چه باشد وکیل بوده و از قانون مطلعیم . ما برای دفاع از حقوق حقه قانونی همه وکلای این کشور در این دادگاه شرکت می کنیم ،زیرا این استقلال ماست که مشکل آفرین مراکز فراقانونی شده است . امروز نوبت ما و فردا نوبت شما عزیزان است. در این دادگاه دو شهروند محاکمه نمی شود بلکه شأن و حیثیت شغل شریف و کالت را به چالش کشیده اند و در نتیجه مشکل ما مشکل همه وکلای کشور است .اگر کانونهای وکلا وجامعه وکالت نتواند از حقوق وکیل دفاع کنند ،چگونه ملت ما اعتماد به وکیل نمایند وتوقع داشته باشند که برای احقاق حقوق خویش به او تکیه کنند . محاکمه ما در دادگاه کیش ، محاکمه همه وکلای ایران است . می توانید بی تفاوت از کنار آن بگذرید و می توانید ششم اردیبهشت ماه را مبدا تلاش ، اتحاد و همدلی همه وکلا ، برای اصلاح و سلامت نظام قضایی کشور و دفاع از شرافت شغل وکالت ، و اجرای قانون نمائید.
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و یاران به هم سازیم و بنیادش براندازیم
در ششم اردیبهشت دست همکاران غیور خود را می فشاریم.
با تشکر و تجدید مراتب احترام
فرشید یداللهی فارسی .امیر اسلامی بورکی
منبع: سایت مجذوبان نور
بی خبری از وضعیت فرامرز ایرانمنش

فشار ماموریت اطلاعات در شهر کرمان تا به اکنون خانواده این زندانی سیاسی را وادار به سکوت برای عدم پیگیری وضعیت فرزندشان از طریق مجامع و گروه های حقوق بشر در ایران کرده بود .
انتشار لیست زندانیان گمنام در روزهای گذشته و ترس از اعدام این دانشجو باعث گردید این خانواده تصمیم به انتشار نام فرزند خود از طریق مجامع حقوق بشر بگیرند و امیدوارند با گسترش خبر دستگیری فرزند خود ، نشانی از این زندانی گمنام پیدا کنند و موفق به دیدار فرزند خود شوند و در این راه از تمامی مجامع حقوق بشر در خواست کمک کرده اند.
بسیاری از مدافعان حقوق بشر گمنام ماندن را خطر بزرگی برای این زندانیان می دانند. از این جهت که دست حکومت برای صدور حکمهای سنگین به آنها بازتر میشود یا اینکه حتی ممکن است درخطر اعدام قرار بگیرند؛ چنانکه دیدیم اعدامهایی که بارها صورت گرفته از میان زندانیان گمنام بوده است
منبع: دانشجو نیوز
مرگ مشکوک کیوان گودرزی، دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه ایرانشهر
جسد دانشجوی مزبور امروز در کنار دکل مخابراتی پشت آشپزخانه پیدا شد. او از فعالان ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بوده و تاکنون علت مرگ وی به روشنی مشخص نیست.
مسئولین دانشگاه تلاش کردند وی را کارگری که به علت برق گرفتگی فوت شده است به دانشجویان معرفی کنند و
بنا به گفته شاهدان عینی صورت مقتول به شدت آسیب دیده بوده است. مسئولین دانشگاه تلویحا عنوان کرده اند که علت مرگ خودکشی بوده اما هنوز رسما اعلام نشده است
منبع: دانشجو نیوز
انتقال مجید توکلی به بند عمومی پس از ۱۲۵ روز انفرادی

این انتقال پس ملاقات روز گذشته دکتر علیزاده طباطبایی وکیل مجید توکلی با قاضی صلواتی انجام شده است. قاضی صلواتی با انتقال مجید توکلی به بند عمومی موافقت کرده و وی سپس به اندرزگاه ۷ زندان اوین منتقل شده است.
طی بیش از ۴ ماه از بازداشت، مجید توکلی ضمن حبس در سلول انفرادی به هیچ گونه وسیله ارتباط عمومی و هیچ نشریه و یا روزنامه ای دسترسی نداشته و از در اختیار داشتن قلم، کاغذ و کتاب نیز محروم بوده است.
این عضو انجمن اسلامی پلی تکنیک پیش از این نیز طی سالهای گذشته، ۲ بار بازداشت و زندانی شده است. مجید توکلی در سال ۸۶ و پس از غائله جعل نشریات دانشجویی بازداشت و به عنوان قربانی پرونده سازی نیروهای امنیتی نزدیک به یک سال و نیم را در حبس به سر برد. وی در بهمن سال ۸۷ نیز به هنگام شرکت در مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان بازداشت شده و بیش از ۴ ماه در بازداشت بود.
مجید توکلی برای سومین بار در آذر ماه گذشته و پس از سخنرانی در مراسم روز دانشجو در دانشگاه امیرکبیر بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
وی تمام این مدت را در انفرادی به سر برد و به وی اجازه تماس تلفنی با مادر سالخورده اش نیز داده نشد
منبع: در داخل ایران
Monday, 19 April 2010
نود درصد اساتید دانشگاه های صنعتی با صنعت بیگانه اند
وی در رابطه با مشکلات دانش تکنولوژیک در صنایع افزود: ما اکنون در تعریف مسئله صنعت و دانشگاه مانده ایم، صنایع فعالیت های روزمره خود را با تحقیق اشتباه می گیرند، یکی از معضلا ت ما همین است . به عنوان مثال در کارخانه دستگاه درست کار نمی کند، این مسئله را به عنوان تحقیق مطرح می کنند. وی با اشاره به کهنه بودن تکنولوژی مورد استفاده در صنایع ایران، به مشکلات واردات تکنولوژی جدید پرداخت و از جمله گفت: صنایع برای وارد کردن تکنولوژی هیچ مراجعه ای به دانشگاه ها ندارند؛ علت آن هم این است که بخش خصوصی ما در دست کسانی است که فاقد سواد دانشگاهی هستند و اگر هم سواد دانشگاهی دارند، به اندازه ای نیست که بتوانند استفاده کنند
منبع:دانشجو نیوز
آزادی موقت میترا عالی دانشجوی نخبۀ دانشگاه صنعتی شریف با قید وثیقه

منبع:جرس
احضار ۱۲ دانشجو به دلیل اطلاع رسانی پیرامون دانشجویان اخراجی و معلق از تحصیل
در تداوم برخورد با فعالین دانشجویی دانشگاه تربیت معلم سبزوار، ۷۴ تن از دانشجویان آن دانشگاه، طی چند روز اخیر مشمول احکام سنگین انضباطیِ تعلیق یا محرومیت از تحصیل شده و پیشتر از آن نیز، برای ۱۶۰ تن از فعالین دانشجویی آن دانشگاه احکام محرومیت و تعلیق از تحصیل صادر شده بود. این بار معاون دانشجویی آن دانشگاه - که وابسته به دستگاههای امنیتیِ استان می باشد و از قرار معلوم به زودی ریاست دانشگاه را بر عهده می گیرد - به کمک حراست دانشگاه دوازده تن از فعالان جنبش دانشجویی را به کمیته انضباطی احضار و آنان را به اتهام "خبر رسانی" در مورد احکام صادره برای دانشجویان مورد بازخواست قرار دادند . این گزارش خاطرنشان می کند:معاون دانشجوییِ مذکور، دانشجویان احضار شده را تهدید به اخراج و حتی بازجویی در وزارت اطلاعات نموده است
منبع:جرس
تجمع اعتراضی دانشجویان تربیت معلم تهران

در ادامه این جلسه حبیبی با ارائه توضیحاتی قول داد تا نسبت به رفع هر چه سریعتر مشکلات مربوط به طبخ غذا از نظر کیفیت و مسائل بهداشتی اقدام کند، همچنین چند نفر از دانشجویان به عنوان نماینده این جمع برای پیگیری مسائل صنفی انتخاب شدند. به گفته برخی دانشجویان این دانشگاه، در تجمعات برگزار شده در طی چهار سال گذشته در دانشگاه تربیت معلم، این مسائل از سوی دانشجویان مطرح شده بود اما تاکنون اقدام موثری توسط مسئولان صورت نگرفته است
منبع:اینسایداف ایران
گزارشی از قربانی شدن یک دانشجو در سناریوی اعتراف گیری بازجویان
از آنجا كه اين دانشجو در تجمع روز عاشورا حضور نداشت كليه اتهامات وارده را رد كرد اما بازجويان با افزايش فشار و تهديد و همچنين ضرب و شتم شديد اين دانشجو در پي پيشبرد سناريوي امنيتي خود بودند. پس از گذشت يك ماه از بازداشت اين دانشجو و پس از بي نتيجه بودن اين فشارها، سه تن از دانشجويان پلي تكنيك كه هم اتاقي هاي نيما لطيف تجار در خوابگاه بوده اند به دفتر پيگيري وزارت اطلاعات احضار و بلافاصله بازداشت و به اوين منتقل شدند، آنان را به جلسات بازجويي هم اتاقيشان بردند و مقابل چشمان او مورد ضرب و شتم قرار دادند. سرانجام بر اثر فشارهاي فراوان وارده وي وادار به پذيرش اتهام دروغين شركت در تجمع عاشورا و شعار عليه مسئولين نظام شد اما انتساب عكس ذكر شده را به خود نپذيرفت و بازجويان نهايتاً درهدف خود كه حضور یکی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در دادگاه هاي نمايشي تلويزيوني و اعتراف به خرابكاري و تخريب اموال بود ناكام ماندند.
پرونده وي بلافاصله به شعبه 15 دادگاه انقلاب ارسال شد. دادگاه اين دانشجوي دربند اواسط بهمن ماه برگزار شد و قاضي صلواتي وي را به 3 سال حبس تعزيري محكوم كرد.وي مدتي در اندرزگاه 1 زندان اوين زنداني بود و در اواخر سال 88 به بند 350 منتقل شد و علي رغم تلاش خانواده اش از مرخصي نوروزي نيز محروم بود. پس از گذشت حدود 4 ماه از بازداشت اين دانشجوي پلي تكنيك پرونده وي به دادگاه تجديد نظر ارسال شده و داگاه تجديد نظر وي نيز به زودي برگزار خواهد شد
منبع:اینسایداف ایران